آمادهاید؟ میخواهیم داستان خیلی خیلی ترسناکی را برایتان بگوییم که از کار یکی از بدترین ارواح پلید که اسمش شیطان است، شروع شد. یک روز، شیطان توانست کار خیلی بدی کند که باعث شد احساس خیلی خوبی هم پیدا کند. او، با استفاده از جادوی سیاه، آینهای ساخت که هر تصویر زیبا و خوبی را که در آن نمایان میشد پنهان میکرد و فقط بخش تاریک و ترسناک آن را نشان میداد. اگر هم تصویری، که خودش زشت و بد بود، در آن میافتاد، زشتتر و بدتر نشان داده میشد. بدین ترتیب، آینه زیباترین مناظر را به شکل اسفناج پخته و زیباترین چهرهها را به صورت شکلکی زشت نشان میداد، طوری که دیگر قابل شناسایی نبودند. کوچکترین عیب در این آینه صد برابر میشد. مثلاً اگر صورت کسی یک دانه ککمک داشت، در این آینه ککمکها آنقدر زیاد میشدند که تمام صورت او را میگرفتند. شیطان با خودش گفت که این آینه واقعاً جالب است. حتی اگر کسی فکر خوبی هم داشت، آینه آن را به فکری پلید تبدیل میکرد. این بود که شیطان از اختراع وحشتناکش بسیار راضی بود.
تمام جادوگرانی که به مدرسهی جادوی سیاه شیطان میرفتند گفتند که این آینهی جادویی یک معجزه است، چون حداقل با آن میتوانستند دنیا و انسانها را آن طوری که دلشان میخواست ببینند. آنها آینه را با خودشان به سراسر جهان بردند و در آخر، حتی یک کشور یا انسان هم باقی نمانده بود که تصویرش در آینه زشت نشده باشد. اما یک کار بد همیشه به کار بد دیگری ختم میشود. برای همین، جادوگران که هنوز راضی نشده بودند، تصمیم گرفتند با آینه به آسمان بروند تا فرشتهها را مسخره کنند. آنها آنقدر به دلیل شیطنتی که میخواستند بکنند خوشحال بودند خندیدند که دیگر از خنده به خود میپیچیدند و نمیتوانستند آینه را نگه دارند. جادوگران تقریباً به جایی که فرشتهها در آن جمع میشدند رسیده بودند که، از شدت خندههایشان، آینه از دستشان رها شد، به زمین پرتاب شد، شکست و به یک میلیون تکه یا بیشتر تبدیل شد.
-از متن کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 8.۵۲ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 80 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۲:۴۰:۰۰ |
نویسنده | هانس کریستین اندرسون |
مترجم | امیرحسین میرزائیان |
ناشر | انتشارات کتابسرای نیک |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The Snow queen |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۳/۲۰ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |