کتاب دنیا همان یک لحظه بود اثر ویدا چراغیان، یک رمان ایرانی خواندنی است که سال 1401 توسط نشر شادان و در قالب یک اثر 180 صفحهای، به بازار عرضه شده است. در این کتاب داستان زندگی چندین شخصیت مختلف بازگو شده و به تاثیرات محیط رشد دوران کودکی بر رفتارهای بزرگسالی آنها اشاره میکند. همچنین تاثیر عشق و محبت را بر اصلاح این رفتارها به خوبی نشان میدهد. کتاب دنیا همان یک لحظه بود در ژانر هیجانی، فانتزی و درام طبقه بندی شده و جذابیت زیادی دارد. اگر به مطالعه داستانهای ایرانی علاقهمند هستید، به دسته داستان و رمان فارسی فیدیبو سر بزنید.
کتاب دنیا همان یک لحظه بود داستان یکی از اصلیترین مدیران فروش کوکایین در ایران را بازگو میکند که با کمک بازار سیاه الکترونیکی مشتریان خود را پیدا کرده و معاملات را انجام میدهد. در سمت دیگر داستان، پلیسی جوان و باهوش به نام نیما قرار دارد که با ارسال مدارک مختلف، سعی دارد با این شخص همکاری کند اما او به راحتی گول نمیخورد. پلیس مبارزه با موادمخدر و پلیس فتا تمام تلاش خود را برای دستگیری این باند انجام داده بودند اما همه راهها به بنبست ختم میشد. در نهایت این باند برای ترساندن پلیس اقدام به کشتن سرگرد فتاح میکند که همین موضوع داستانهای زیادی را ایجاد میکند.
کتاب دنیا همان یک لحظه بود اثری از ویدا چراغیان، متولد سال 1353 و ساکن تهران است. ویدا چراغیان کارشناس ادبیات انگلیسی، نویسنده، ویراستار و فیلمنامهنویس است که در مجموع شش رمان مختلف با اسمهای «یه نفر مثل تو»، «مرام عاشقی»، «عروس اورامان»، «آوای حسرت»، «رویای پرواز »و «دنیا همان یک لحظه بود». به چاپ رسانده است. اگر به مطالعه آثار ایشان علاقهمند هستید، دو کتاب زیر را به شما پیشنهاد میدهیم:
دنیا همان یک لحظه بود، کتابی هیجان انگیز با اتفاقات غیر قابل پیشبینی است که خواننده را تا آخر داستان همراه میسازد. اگر به دنبال یک رمان ایرانی خواندنی و متفاوت هستید، مطالعه این کتاب را به شما توصیه میکنیم. کتاب دنیا همان لحظه بود نثری جذابی داشته و سبک روایت متفاوت آن تجربهای خاص برای شما رقم خواهد زد. ژانر معمایی و پلیسی در تمام دنیا محبوبیت زیادی داشته و در ایران هم چندین نویسنده به نوشتن آثاری در این ژانر پرداختهاند که این کتاب جز بهترین این ژانر است.
نگاه ماتم زده زرینتاج کم جان و بیرمق قدمهای بلند سرپرستار را تا پشت در آی سی یو بدرقه کرد. حالا دیگر همه شان با یک دنیا تشویش مقابل درِ بسته سبز رنگ ایستاده بودند و حتی نفس هم نمیکشیدند. شاید حتی قلبهایشان هم از تپش ایستاده بود. فقط صدای عطسههای غیرقابل کنترل دریا بود که هراز چند گاهی عین پتک توی سرشان میکوبید. لختی بعد دکتر با قدمهای تند به سمت آی سی یو میرفت و همان وقت مردی ناشناس خودش را پشت دیوار سنگی و سفید راهرو پنهان کرد، اما نگاهش به در بسته آی سی یو بود. نیم ساعت بیشتر نگذشته بود اما به قدر یک عمر به آنها گذشت. صدای باز شدن در آی سی یو همه نگاهها را سوی دکتر جوانی کشید که از در بیرون آمد:
ـ همه تون همراه سرگرد فتاح هستین؟
ـ ب... بله آقای دکتر، چی شده؟
زرین برای گفت همین دو جمله جان داده بود. نگاه بیفروغش را تا ته چشمان آرام دکتر هول داد و با تکیه به قامت رشید امیرحسین منتظر جواب ماند.
اگر از مطالعه کتاب دنیا همان یک لحظه بود لذت بردید، 5 کتاب زیر را به شما پیشنهاد میدهیم:
· کتاب جمجمه جوان نوشته لاله زارع
· کتاب آخرین تابوت نوشته محمدرضا حدادپور جهرمی
· کتاب استخوان نوشته علی اکبر حیدری
· کتاب شیدا و صوفی نوشته چیستا یثربی
· کتاب یک پرونده ی کهنه نوشته رضا جولایی
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۴۶ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 481 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۶:۰۲:۰۰ |
نویسنده | ویدا چراغیان |
ناشر |