دن براون، یکی از مشهورترین نویسندگان ژانر معمایی، میگوید:«برای نوشتن یک داستان معمایی، تنهای یک نکته را به خاطر داشته باشید، همهی چیزهایی که نمیخواهید در داستان بنویسید را یادداشت کنید، تا بتوانید به ذهنتان روشی بدهید که از آنها برای نوشتن داستان استفاده نکند.»
گفته آمد که وقتی موضوع رمانی قنل است، کمابیش در ژانر جنایی هستیم. رمان جمجمه جوان نوشته نویسنده جوان، لاله زارع، نیز با روایت شواهد یک قنل آغاز می شود.
درباره هر قتل معمولاً سه سوال اساسی پیش می آید:
«قاتل کیست؟»
«چگونه مرتکب قتل شده است؟»
«و چرا؟»
بدیهی است که در رمانی که قتلی در آن صورت می گیرد به هر سه پرسش باید پاسخ داده شود، اما تمرکز هر رمان در هر ژانر بر پاسخ دادن به یکی از این پرسش های سه گانه است.
مثلاً اگر تمرکز بر پرسش «قاتل کیست؟» باشد، ژانر جنایی با ژانر معمایی تلفیق می شود و در نتیجه با رمانی در ژانر جنایی - معمایی روبه رو می شویم. ماجراهای شرلوک هولمز و هرکول پوآرو از مشهورترین نمونه های این دسته است.
اگر تمرکز بر چگونگی قتل باشد، معمولا یا با ژانر تریلر-جنایی مواجهیم، مانند رمان زنی که دیگر نبود نوشته بوالو و نارسژاک، یا با ژانر نوآر، مانند رمان غرامت مضاعف نوشته جیمز ام کین حتی ممکن است در ژانر وحشت سیر کنیم، مانند رمان درخشش نوشته استیون کینگ.
و اگر تمرکز بر چرایی قتل باشد و رمان هم در ژانر باشد، نتيجه تریلری روان شناسانه است، مثل رودخانه میستیک نوشته دنیس لیهان، یا رمانی ادبی است، مانند جنایت و مکافات داستایفسکی یا بیگانه نوشته آلبرکامو.
در ژانر جنایی - معمایی، آن که راز قتل را می گشاید اصلی ترین شخصیت است و ما تقریباً هميشه ماجرا را از دید او می بینیم. این شخصیت به چهار شکل وارد داستان می شود:
۱. نیروهای رسمی و قانونی همچون افسران یا بازپرسان نیروی پلیس.
2. کارآگاهان خصوصی. از نمونه های مشهور آن شرلوک هولمز است.
3. افراد نیمه متخصص مانند وکلا، روزنامهنگاران، نویسندگان جنایی یا نظامیان سابق.
4. مردم عادی که معمولا با انگیزههای شخصی وارد ماجرا میشوند.
جمجمه جوان از نوع اول است و قهرمان آن سروان نیروی انتظامی ای به نام روزبه افشار است که هر بار با پرونده قتلی روبه رو می شود. از این پس، در«مجموعه رمان ژانر»، رمان های جنایی - معمایی را که نیروی رسمی کشور آن را حل می کند «رمان پلیسی» می نامیم.
جمجمه جوان اولین رمان پلیسی این مجموعه است. لاله زارع در رمان های بعدی اش به سایر پرونده های سروان روزبه افشار نیز می پردازد.
کتاب جمجمه جوان نویسندهی لاله زارع است. این کتاب برای نخستین بار در سال 1396 توسز نشر هیلا و گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شد. این کتاب به عنوان نسختین نمونهی ژانر جنایی و نوشته شده توسط نویسندهی زن در ایران نوشته شده است. در ابتدای کتاب توضیحی کامل و جامع دربارهی ژانر نویسی و به ویژه ژانر جنایی و معمایی آمده است. قهرمان کتاب جمجمه جوان، سروان جوانی به نام روزبه افشار است در کنار افشار، کارآگاهی به نام بهمنی است که افشار را در طول داستان همراهی میکند.
در جمجمه جوان داستان از جایی شروع می شود که در پی گود برداری از یک ساختمان قدیمی در خیابان مروی، جمجمهای بر سر چنگک لودر از دل اتاق خواب خانه بیرون میآید. شروعی ترغیبکننده برای مخاطبی که تصمیم دارد یک رمان معمایی بخواند.
انتشارات هیلا کتاب جمجمه جوان را عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرارداده است. لاله زارع نویسندهی جوان ایرانی است که تاکنون دو جلد کتاب منتشر کرده است. جمجمه جوان و بی تابوت دو نمونه از کتابهایی هستند که او تاکنون نوشته است. لاله زارع به عنوان یکی از نخستین زنانی است که در ایران به نوشتن ژانر جنایی و معمایی پرداخته است و پختگی آثارش هم به اندازهای است که به او لقب آگاتا گریستی ایران دادهاند.
کتاب جمجمهی جوان داستانی زیبا و پرکشش دارد به دلیل اینکه همهی اتفاقات در تهران معاصر اتفاق میافتند برای خواننده بسیار قابل درک هستند. این کتاب خواننده را میخکوب میکند به طوری که خوانندگان زیادی هستند که کتاب را یکسره خوانده اند، به این معنی که بعد از باز کردن این کتاب دفعهی بعدی که این کتاب را بستند زمانی بود که کتاب تمام شده بود. کتاب جمجمه جوان در دستهی کتابهای داستان جنایی قرار دارد. کتاب جمجمه جوان مناسب برای گروه سنی بزرگسال است. تعداد صفحات نسخهی چاپی کتاب 135 صفحه است که با مطالعهی روزانه 20 دقیقه میتوانید این کتاب را در 6 روز بخوانید. کتاب جمجمه جوان حجم اندکی دارد و برای افرادی که وقت کافی برای خواندن کتابهای طولانی را ندارند و قصد دارند کتابی مختصر با موضوع داستان جنایی را بخوانند مفید خواهد بود.
چنگکهای لودر موقع گودبرداری در یکی از فرعیهای کوچه مروی استخوان آدمیزاد بیرون کشیده بود. سروان روزبه افشار چند کوچه پایین تر بود وقتی این اتفاق افتاده بود. رفته بود تحقیق برای پروندهای دیگر مربوط به نزاعی خیابانی که به قتل ختم شده بود. وقتی برمی گشت، جز کاسب های کوچه مروی که هنوز داشتند درباره ماجرا حرف می زدند و سربازی که برای مراقبت از آن گودال کم عمق آن جا گماشته شده بود، کسی توی فرعی نبود، اما حرف هایی که کاسب ها می زدند برایش جالب بود. حداقل از پروندهای که زیر دست خودش بود جذابتر به نظر می رسید. با این حال، ترجیح داد اصل ماجرا را در اداره دنبال کند. بوی خاک نم کشیده را با نفسی عميق داخل داد و برگشت به محل کارش در خیابان شاپور. آن جا ولی نتوانست چیز زیادی بفهمد. ماجرا آن قدر پیچیده بود که ترسید کنجکاوی نشان بدهد. می دانست اگر ذهنش گیر بیفتد، به این راحتی خلاص نمی شود. وسواسش را خوب می شناخت. مجبور بود تمام حواسش را بدهد به پرونده خودش.
این طور بود که دو روز دیگر هم گذشت تا وقتی که پرونده درگیری منجر به قتل را سر و سامان داد و به قول خودش از شرش خلاص شد. پرونده های دایره قتل برای او حکم وعده های غذایی داشتند و چون علاقه زیادی به غذا نداشت آن ها را به دو دسته تقسیم کرده بود: غذاهای سردستی و شکم سیرکن و غذاهایی که وظیفه اصلی شان یادآوری چیزهایی جز طعم و عطر غذا بود.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب جمجمه جوان اثر لاله زارع بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی داستان جنایی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 977.۷۶ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 135 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۳۰:۰۰ |
نویسنده | لاله زارع |
ناشر | گروه انتشاراتی ققنوس |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۷/۲۲ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 25,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من دوسش نداشتم.☹️ با اینکه فقط ۱۵۰ صفحه بود اما جزئیاتش اونقدر خسته کننده بود که کتابهای با حجم ۶۰۰_۷۰۰ صفحه باید این جزئیات رو داشته باشن. داستان و روندنش هم جذاب و هیجان انگیز نبود برام.😕 و نمیدونم چرا نویسندههای ایرانی وقتی میخوان یه کتاب رو خاص کنن و متفاوت بنویسن پایانشو باز میذارن! خب الان چی شد؟ نباید آخرش معلوم میشد؟ تو این کتاب بلاتکلیف گذاشتن خواننده رو نتونستم هضم کنم.😐 و اینکه پلیس همینجور تو کوچه خیابون با مظنون حرف میزنه؟ اداره آگاهی تو کتاب تعریف نشده بود🫠 در کل من اصلا نپسندیدم! پر از باگ، بیمنطقی، با جزییاتی که نیاز نبود و پایان باز که نمیدونم دلیلش چی بود!😐 اگه جنایی خون هستید به نظرم این اثر اصلا راضیتون نمیکنه. به خاطر تعریفهایی که ازش شده بود و اینکه یه فرصت به کتابهای جنایی ایرانی بدم رفتم سراغش اما ناامیدتر از قبل شدم🤦🏻♀️ پیشنهادش نمیکنم اما اگه خوندین؛ امیدوارم دوسش داشته باشید.
جمجمه جوان نوشته ی خانم لاله زارع تقریبا اولین رمان جنایی ایرانی هست که من خوندم اما قطعا آخرین نخواهد بود... شیوه ی روایت جذاب و قلم روانی داشت که از ابتدا تا انتها خواننده رو درگیر میکرد ، مخصوصا بخش پایان کتاب که خب از محدوده ی حدس من خارج بود دلیل قتل! خیلی مرسی از دوست عزیزی که بهم این کتاب و ژانر رو معرفی کرد و البته کتاب رو هدیه گرفتم ازشون..?? و اما موضوع کتاب : در این کتاب با یه پرونده ی قتل معمولی!یه کارآگاه معمولی!و خب افراد به شدت معمولی!مواجهیم... اما اینو از من داشته باشید : هیچ چیز معمولی وجود نداره...!?
برخلاف تبلیغاتی که برای این کتاب شد به نظرم چندان موفق نبود. هیجان و گره های کور و فراز و فرود های رمان های معمایی رو اصلا نداشت و حدس ز دن پایان داستان هم ساده بود. متاسفانه ادبیات ما در ژانر معمایی - جنایی هنوز بسیار بسیار خام است و حرفی برای گفتن ندارد دست کم نه با این گونه کارها. نثر نویسنده نیز ضعیف بود. به ایشان توصیه می کنم برای کار بعدی اشان به هنگام بازنویسی کار، دو سوم فعل های تکراری را حذف کنند. خیلی جملات می توانند یک فعل مشترک داشته باشند تا مثلا در یک صفحه بیست بار کلمه "بود" تکرار نشود.
من چندتا کتاب دیگه از ایشون خوندم ظاهرا ازنظر زمان نوشتاری از اخربه اول :قتل کیارش- گناه دیگران- بی تابوت -والبته خوشبختیهای کوچک که پلیسی نبود.الان هم تو نصف روز جمجمه جوان رو خوندم ....باید بگم با این که میگن این کتاب اولین اثر پلیسی ایشونه ولی خیلی بیشتر از بقیه جذبم کرد .شاید چون روایت ساده وداستان واقعی تر ملموستر ازبقیه بود . واونا رو هرچی پله پله سعی کردن مثلا پیچیده تر ومعمایی تر بنویسن .بیشتراز واقعیت دور وداستانی تر شدن . جمجه جوان رو داشتم .وپیشنهاد میکنم بخونید.
در مقایسه با نمونه های دیگر داستان های جنایی ایرانی ، این کتاب، کتاب جالبی است و کشش خوبی هم دارد و خواننده را تا انتها با خود همراه می کند و پیگیر حل پرونده .
خیلی کار داشت تا بشه یه رمان خوب جنایی!بعد اینکه برای یک بار خوندن بد نبود اگر کمتر حوصله سر بر بود. نویسنده های عزیز به این توجه نمیکنن که برای جنایی کردن یک داستان لازم نیست فضای داستان و انقد تیره و غمناک و ناله کنن.به رمانای اگاتا کریستی توجه کنید چقدر همه چیز در عین حال که معمایی و رازآلوده تا لحظه ی اخری که رازها برملا بشن خوب و دلچسبه.ناله نیست.قابل حدسم نیست.
اگه از این رمان حتی کمی هم خوشتان آمده، رمان بعدی نویسنده اش را بخوانید. بی تابوت نامش است. حتمن عاشق آن یکی خواهید شد. نثر رمان بی تابوت پخته تر و شخصیت های روزبه افشار و بهمنی، ملموس تر و برای همین دلپذیرتر ند.
کتاب جالبیه. قلم لاله ز ارع بسیارخوبه و در معمانویسی و جنایی نویسی بسیار تبحر دارند. پیشنهاد میکنم بی تابوت رو هم از ایشون بخونید که اون از این کتاب جذاب تر و پرکشش ترهم هست و معماش بیشتره. لاله زارع نویسنده توانمندیه واقعا.
متن کتاب خیلی روان نوشته شده و روال داستان خیلی باور پذیر است ودور از ذهن نیست.خیلی راحت ذهن را به چالش می کشاند.متن داستان جذاب وگیرا نوشته شده.جذب قلم این نویسنده شدم وتصمیم دارم کتابهای دیگر خانم لاله زارع را هم بخوانم.
عااااااااااالی، پر از هیجان، یک ضرب خوندمش، سپاس از بزرگواری ک این کتاب رو معرفی کرد، دستش طلا الهی بره کربلا