در گذشتهای نه چندان دور برای راهاندازی یک کسبوکار تازه، میبایست اول دفتر کاری پیدا کرد، سپس چندصندلی و میز، یک خط تلفن، دستگاه فکس(نمابر)، چاپگر و رایانه فراهم کرد. اما با گسترش همگانی اینترنت و شبکههای اجتماعی دیگربه اینها نیازی نیست. میتوان یک محصول را تبلیغ کرد و فروخت، اما حتی انباری برای ذخیره کردن کالا نداشت. شبکههای آنلاین توزیع و فروش اینترنتی این کار را انجام میدهند و فروشنده(سلر) میتواند واسطهای برای تبلیغ و معرفی کالا باشد.
اکنون چند سوال اساسی مطرح میشود. چگونه یک کسبوکار برای خودمان راه بیندازیم؟ چگونه میتوان بدون نیاز به دفتر در خانه و از راه دور کار کرد؟ چگونه میتوان فقط یک لبتاپ در کولهپشتی گذاشت به پارک یا کافیشاپ رفت وبدون نیاز به مدیربالایسر و به جای کار کردن برای دیگران برای خودمان کار کنیم؟ و مهمتر از همه، چه کسبوکاری راه بیندازیم؟ چه چیزی بفروشیم؟ چه خدماتی ارایه بدهیم؟ چه کسبوکاری این روزها پر رونق است؟ و چه محصولاتی این روزها خریدار دارد؟ پاسخ به این پرسشها را میتوان در کتاب«امپراتوری تو در یک کولهپشتی» پیدا کرد.
«استن للو» نتیجه تجربیات و آموزههای خود را در این کتاب مطرح کرده است. چنانکه آموزههای او پیش از این در یوتیوب بسیار پرطرفدار شد و او تصمیم گرفت که این تجربیات را در قالب یک کتاب گردآوری کند. او چنانکه خودش توضیح میدهد، درس و تحصیلات را نیمهکاره رها کرد، لب تابش را کولهپشتیاش قرار داد و راهی ویتنام شد. آنجا اتاقی در هوشیمین ویتنام اجاره کرد و امپراتوریاش را از همانجا بنا نهاد.
شاید برای بسیاری باورکردنی نباشد که چگونه میتوان یک کولهپشتی به همراه داشت و در یک نقطه دورافتاده جهان و یا حتی یک نقطه دورافتاده ایران یک کسبوکار راه انداخت؟ باید به شما بگویم که دیگر مانند قدیم لازم نیست در تهران یا دیگر پایتختها بود. جوانان بسیاری در گوشه گوشه دنیا در شهرهای دورافتاده و روستاها برای خود یک کسبوکار آنلاین راهانداختهاند. شما هم میتوانید با خواندن این کتاب امپراتوری خود را در یک کولهپشتی بگذارید و به گوشهای از دنیا بروید و تبدیل به یک کارآفرین موفق شوید.
برای خلق معنا باید به مشتری خود کمک کنید تا هویت، واقعیت و خواستههایش را با هم همسو کند.
همه ما تصور میکنیم، روزی «ایدهای ناب» سر راهمان قرار میگیرد و زندگی ما را تغییر میدهد. اما باید بپذیریم، روایتی که شرح دادم تقریباً امکانپذیر نیست. در واقع، بهندرت پیش میآید «تصادفی» با فرصتی مواجه شویم که همه چیز را تغییر میدهد.
بهترین ایدهها درست زمانی به سراغ شما میآیند که از مهارتهایتان بهره ببرید و با افرادی ملاقات کنید که در این حوزه فعالیت میکنند و دیدگاهی واقعبینانه نسبت به پروژههایتان دارند
ایده مناسب برای کسبوکار همان مشکلی است که میتوانید آن را بهشیوهای منحصربهفرد برطرف کنید.
مکتبی دیگر در بازاریابی وجود دارد که بر خواسته تکیه میکند. در ظاهر از شما میپرسند، «خواسته مشتری شما چیست؟»، اما در حقیقت، «باید خواسته را خلق کرد».
اگر میخواهید کلاس گیتار برگزار کنید، نباید صرفاً افرادی را که «میخواهند» در آینده «روزی» نوازنده بشوند، هدف قرار بدهید، بلکه به دنبال کسانی باشید که نمیتوانند آهنگ دلخواهشان را بنوازند و ناامید شدهاند، یا افرادی که پس از شرکت در آزمون ورودی گروه موسیقی تحقیر شدهاند یا آنهایی که به دوستشان حسادت میکنند، زیرا نوازنده بهتری است.
بهترین راه برای متقاعد کردن مشتری این است که به او نشان بدهید برای مشکلی که روشن و حتمی است، راهحلی مؤثر دارید. بنابراین، سعی نکنید با قانع کردن کسی که از مشکلش آگاه نیست، مانعی دیگر سر راهتان قرار بدهید!
برخی کارآفرینان درگیر خواستههایشان میشوند («استعفا از کارم»، «دنبال کردن علاقهام»، «ثروتمند شدن»)، تا جایی که خواستههای مشتریشان را فراموش میکنند. بنابراین، با شکست مواجه میشوند.
مدیرعامل نتفلیکس حتی اعلام کرد، رقیب اصلی آنها در واقع فقط خواب است: «وقتی سریال یا فیلم محبوب شما پخش میشود، شب حاضرید تا دیر وقت بیدار بمانید، بنابراین، باید بگوییم که ما واقعاً با خواب رقابت میکنیم.» و در ادامه افزود: «برنده این رقابت، ما هستیم!»
اگر محصولاتی در زمینه مراقبه (مدیتیشن) به فروش میرسانید، مشتریانتان را باید از میان این افراد انتخاب کنید. کسانی که مایل به شروع مراقبه هستند، نسبت به نتیجه نهایی یا تسکین رنج، دیدگاهی مشخص و روشن دارند. بنابراین، سعی کنید نحوه تغییر زندگیشان را بهشیوهای خاص برای آنها توصیف کنید و احتمالاً در پاسخ میگویند: «وقتی کسی در جلسهای درباره کارم از من سؤالی بپرسد، دیگر احساس وحشت و نگرانی ندارم، میتوانم در کمال آرامش و بسیار حرفهای پاسخش را بدهم و مِنمِن نمیکنم» یا «دیگر شبها راحت میخوابم و مدام مسائل نگرانکننده را در ذهنم نشخوار نمیکنم».
هیچ یک از افرادی که مرا تا پیش از ۲۲ سالگی میشناختند، یک درصد هم احتمال نمیدادند که روزی میلیونها بازدید در یوتیوب داشته باشم یا حتی بتوانم مربی فروش و بازاریابی بشوم! در هیچ کدام از این زمینهها، استعدادی ذاتی ندارم. در واقع، چندی پیش توانستم به این مهارتها دست پیدا کنم. خبر خوب این است که شما هم میتوانید مثل من بشوید و آنها را یاد بگیرید، حتی اگر این استعدادها در خونتان نباشد.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 506.۹۳ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۹:۰۰:۴۳ |
نویسنده | استن للو |
مترجم | محیا احمدی پور |
راوی | شاهین علایی نژاد |
ناشر | شمعدونی |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۰/۲۰ |
قیمت ارزی | 8 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |