کتاب حاضر چکیده رمان دور دنیا در هشتاد روز نوشتهی ژول ورن است که مریم قنبری آن را به فارسی ترجمه کرده است. چکیده رمان دور دنیا در هشتاد روز یکی از کتابهای مجموعه پنجاه رمان کلاسیک است.
درباره کتاب
آقای فیلیس فاگ، مردی بسیار ثروتمند، در خانه شماره هفت، خیابان سویل رو در محله برلینگتون گاردنز لندن، تنها، زندگی میکرد. او عضو باشگاه اصلاحات بود و علی رغم اجتماعی بودنش کسی از زندگی خصوصیاش خبر نداشت. فقط یک خدمتکار داشت که تمام انتظارش از او نهایت دقت و وقت شناسی بود. فوگ با رفقای خود در باشگاه شرط ۲۰۰۰۰ پوند میبندد که دور دنیا را در ۸۰ روز بپیماید و به همراهی خدمتکار وفادارش به نام ژان، معروف به پاسپارتو، عازم سفر میشود. سفر او آغاز میشود اما این سفر چندان راحت نیست زیرا او را متهم به دزدی از یک بانک انگلیسی کردهاند.
خواندن کتاب چکیده رمان دور دنیا در هشتاد روز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به تمام علاقهمندان به داستانهای علمی تخیلی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب
آنها با بیست و چهار ساعت تأخیر به هنگ کنگ رسیدند، خوشبختانه کشتی کارناتیک که آنها را به یوکوهاما میبرد و تا الان باید اسکله را ترک کرده باشد، به دلیل تعمیرات یک روز دیرتر یعنی فردا صبح زود حرکت میکرد. در این زمان آقای فاگ میتوانست آشنای آئودا را پیدا کند اما متوجه شد که آشنای او بازنشسته شده و به هلند نقلمکان کرده است.
آئودا از او پرسید که چه کند؟ آقای فاگ گفت: «بسیار ساده است، به اروپا بیا.» پاسپارتو برای رزرو سه کابین در کارناتیک رفت، روی عرشه فیکس را دید. فیکس تلاش میکرد تا ببیند چگونه میتواند حرکت آقای فاگ را به تأخیر بیندازد. او پاسپارتو را تا جایگاه فروش بلیت همراهی کرد، آنها متوجه شدند تعمیر کشتی تمام شده و بعد از ظهر حرکت میکند. فیکس تصمیمش را گرفت و آنقدر به پاسپارتو نوشیدنی داد تا مست شد و نتوانست به موقع تغییر زمان حرکت را به آقای فاگ اطلاع دهد.
صبح روز بعد که آقای فاگ متوجه شد کارناتیک به سمت یوکوهاما، آخرین ایستگاه قبل از سانفرانسیسکو، حرکت کرده، کشتی کوچکی را با خدمه اجاره کرد.
کاپیتان به آقای فاگ گفت که با چنین کشتی کوچکی، شانس کمی برای رسیدن به یوکوهاما دارند اما میتوانند با کشتیهای یوکوهاما که سفرشان را از شانگهای آغاز میکنند، بروند. آ
قای فیکس بعد از اینکه خود را یکی از مسافران کشتی معرفی کرد، همراه آنها سوار شد. وقتی به شانگهای رسیدند کشتی آمریکایی در حال ترک اسکله بود، آقای فاگ به کاپیتان گفت به آنها علامت بدهد و به این ترتیب توانستند سوار کشتی بزرگتر شوند.
پاسپارتو با سر و وضعی آشفته در هنگ کنگ از خواب بیدار شده بود و تلوتلو خوران خود را به کارناتیک رسانده و سوار شده بود. او بعداّ متوجه شد که آقای فاگ، آئودا و فیکس سوار کشتی نشدهاند. او بی هیچ پولی به یوکوهاما رسید و به دنبال راهی بود تا بتواند بلیت کشتی سانفرانسیسکو را بخرد. گروهی آکروبات باز دید که قبل از رفتن به آمریکا نمایشی برپا میکردند، با آنها صحبت کرد و نقشی در این نمایش به دست آورد. در هیجانانگیزترین لحظه نمایش، آقای فاگ را در میان جمعیت دید و مرکز هرم انسانی را ترک کرد و باعث خرابی آن شد. او به میان جمعیت پرید و خود را روی پاهای آقای فاگ انداخت.
درباره ژول ورن
ژول ورن، در سال ۱۸۲۸ در نانت فرانسه به دنیا آمد و هنوز هم یکی از محبوبترین نویسندگان جهان به شمار میآید. او پیش از نشر اولین رمانش، که در سال ۱۸۶۲ در پاریس به چاپ رسید، چند سالی به خواندن حقوق پرداخت. از آن زمان تا هنگام مرگش در ۱۹۰۵، تقریباً سالی یک رمان نوشت. گفته میشود کتابهای او به رؤیاهایی شبیهاند که بعدها به واقعیت پیوستند، زیرا در آنها از اختراعات شگفت دنیای مدرن، مانند زیردریایی، هواپیما و تلویزیون سخن گفته شده است؛ چیزهایی که بسیاری از آنها، مدتها پس از چاپ داستانهای ژول ورن اختراع شدند.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 41.۳۱ کیلوبایت |
مدت زمان | ۲۹:۱۳ |
نویسنده | ژول ورن |
مترجم | مریم قنبری |
راوی |