هیشه منتظر اولین روز ماه نوامبر بود. یک روز پر از خوراکی و دید و بازدید و موسیقی و آتش بازی و جشن.
افسانهی «پاسکوال بچهی صدوششساله» داستانی از کشور مکزیک است. داستانی دربارهی جشنی باستانی و قدیمی در این سرزمین که کمی عجیبوغریب به نظر میآید. چرا؟ چون مهمانان اصلی این جشن زندهها نیستند، بلکه بچهها و آدمبزرگهایی هستند که چشم از جهان فرو بستهاند و از دنیا رفتهاند. با خواندن این داستان، کودکان با یکی از جشنهای سرزمین مکزیک و تا حدودی فرهنگ این کشور آشنا میشوند.
مجموعه کتابهای تصویری «دنیا خانهی من است» شامل داستانهایی کودکانه از کشورهای گوناگون است که تصویرگران ایرانی به زیبایی آنها را تصویرگری کردهاند. کوچولوی دوستداشتنی شما با خواندن داستانهای گوناگون جهان در این مجموعه درمییابد که دنیا رنگ به رنگ است، مثل رنگینکمان. نه! خیلی رنگیتر و قشنگتر از رنگینکمان. ولی برای دیدن این همه قشنگی لازم نیست کفش آهنی بپوشد و دور دنیا راه بیفتد. فقط باید چشمهایش را باز کند و ببیند. گوشهایش را باز کند و بشنود. قصههایی را ببیند و بشنود که از دوردستهای زندگی انسان سینه به سینه و دهان به دهان و ورق به ورق آمدهاند و رسیدهاند به او. ما با این قصههاست که میفهمیم جاهای دیگر دنیا، آن جاهایی که خیلی خیلی از ما دور هستند هم آدمهایی زندگی میکنند درست مثل ما. آدمهایی که غم دارند، شادی دارند. مهربانی دارند، خشم دارند. خوبی دارند، بدی دارند. درست مثل تکتک ما انسانها.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 146.۸۰ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 32 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۱:۰۴:۰۰ |
نویسنده | تونیو مالیکا |
مترجم |