قورباغه تازه آواز خواندن یاد گرفته بود. با خوشحالی به دوستانش گفت: «برایتان آواز بخوانم؟»
بز با بیحوصلگی گفت: «نه! من خیلی کار دارم!»
قورباغهی سبز کوچولو، لباس صورتی و آبیاش را تنش کرده بود و آمده بود پیش باقی حیوانات جنگل. او تازه آواز خواندن یاد گرفته بود. برای همین دلش میخواست کسی را پیدا کند تا سر حوصله به صدای او گوش بدهد. اول از همه هم چشمش به بُزی با شاخهای بلند افتاد و خواستهاش را به او گفت. اما بز گفت که خیلی کار دارد… بچهها وقتی به اینجای کتاب «قورباغه ی آوازخوان» میرسند، دستشان را جلو میبرند تا صفحهی کتاب را ورق بزنند. اما… اینجا را ببینید صفحهی کتاب نصفه است! و وقتی آن را ورق میزنی، نصفی از شاخ بز توی صفحهی بعدی جا میماند و میشود ادامهی نوک بلند دُرنا! حالا قورباغه همانطور که گوشهی صفحهی قبلی نشسته و چهرهاش پیداست، دوباره میپرسد: «برایتان آواز بخوانم؟» اما دُرنای مادر هم خیلی وقت ندارد. برای همین به او میگوید: «نه! من باید به بچههایم پرواز کردن را یاد بدهم!» اینطوری میشود که «قورباغه ی آوازخوان» میرود سراغ باقی دوستانش. به نظر شما، در صفحات بعدی، تصاویر کدامیک از جانوران تغییر میکند و به جانوری دیگر تبدیل میشود؟
طراحی کتاب «قورباغه ی آوازخوان»، در عین سادگی، شگفتی میآفریند. با ورق زدن هر صفحه، تصاویر تغییر میکنند و به شکل دیگری درمیآیند. کتاب سعی دارد مخاطب را در کارِ تغییر و تبدیل شکلها دخالت دهد و از او بخواهد فعالانه در تصویرخوانی و جذب مفاهیم مشارکت کند.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 78.۶۸ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 36 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۱:۱۲:۰۰ |
نویسنده | علی خدایی |
ناشر |