دیگر نمی توانستم به کنسرتوی ویولن گوش بدهم، به سفر بروم در کتاب فروشی ها بچرخم از نانوایی نان بگیرم به دریا یا درخت پرتقالی چشم بدوزم یا عطر گلها و چمن و باران و خاک را حس کنم نمی توانستم به سینما بروم. نمی توانستم سوسیس و تخم مرغ بخورم یا جامی بنوشم یا به رستوران بروم و ماهی سفارش بدهم نمی توانستم به تماشای طلوع آفتاب بنشینم
احمد آلتان چه در ترکیه و چه در جهان نویسنده و روزنامه نگار شناخته شده ای است کتاب حاضر اما شاید از آثار داستانی او هم گامی فراتر رفته باشد؛ او در این کتاب خشم و ناامیدی از بی عدالتی و سرنوشت محتوم خویش را در قالب واژگانی شاعرانه و کوبنده ریخته و اثری خلق کرده که جان مکسول کوتسی نویسنده برنده نوبل آن را جذاب و عمیق می نامد. آریل دورفمن نویسنده معترض آرژانتینی نیز می نویسد که باید نام آلتان را به عنوان یکی از بزرگترین حبسیه نویس های تاریخ به خاطر بسپاریم.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۴۵ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 168 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۵:۳۶:۰۰ |
نویسنده | احمد آلتان |
مترجم |