در این داستان برشی از حساس ترین لحظات زندگی دو دختر بنام گلی و دریا که باید برای آینده خود تصمیم بگیرند، به موازات هم، بازگو می شود. برای گلی روز یکشنبه هشت آذر می توانست روز مهمی باشد امّا همه چیز به سادگی به می ریزد.
دریا دختر جوانی در سال آخر دبیرستان است و شعر و نجوم را دوست دارد و چون می داند در مقطع کارشناسی رشته نجوم در دانشگاه های ایران وجود ندارد، تصمیم می گیرد برخلاف میل مادر برای ادامه تحصیل به خارج از ایران برود و روابط بین مادر و دختر تیره می شود و بهم می خورد و پدر و برادرش فراز هم قادر نیستند میانجیگری کنند. دریا به کمک راننده جوانی گلی را به بیمارستان می رساند و از او پرستاری می کند و دوستی بین آنان برقرارمی شود و زندگی آنان بهم پیوند می خورد، بطوریکه در مدت ۲۴ ساعت انگار عمری با هم دوست بوده اند.
داستان مشکلات و بحران های جوانان را در انتخاب شغل و رشته تحصیلی و اختلاف آنان با پدر و مادرشان بخوبی بیان می کند. آنان با همانند سازی با شخصیت های داستان قادر خواهند بود تصمیم درست بگیرند. اثر برای والدین هم می تواند مفید باشد که در چنین مواقعی چه رفتاری را با فرزند جوان خود در پیش بگیرند.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 1.۰۳ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 184 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۰۸:۰۰ |
نویسنده | مینو کریمزاده |
ناشر |