غزاله علیزاده «شبهای تهران» را در نیمهی اول دهه ۶۰ تمام کرد. قبل از نوشتن «خانه ادریسیها»، اما فقط فصل آخرش، بعد از بازنویسی، بهنام «جزیره» در مجموعه داستان «چهارراه» در سال۱۳۷۳ منتشر شد.
عادت او بود که روی تخت، زیر پتو یا شمد، بهمناسبت فصل، دراز میکشید و چشمهایش را با شال سیاهش میپوشاند و داستانهایش را تقریر میکرد. از قدیم این شیوهی داستانسرایی او بود.
«شبهای تهران» از روی همین دستنوشتهی منشیها که گاه بهعلت تندنویسی، کلمهیی، جملهیی ناخوانا میافتاد بهزحمت و با شکیبایی خوانده شد و رونویسی و سرانجام بهزیور طبع آراسته شد…
خیلی طولانی و بدون ماجرا و محتوا بود، صد ص را با امید اینکه بالاخره نغییری رخ دهد خواندم ولی همان جریان ادامه داشت و واقعا قابلیت خواندن ندارد، اصلا باورم نمیشود این کتاب را به خاطر خانه ادریسیها که واقعا کتاب خوبی بود، خریدم.
5
سلام لطفاً شب های تهران را در فیدی پلاس وارد نمایید