نئولیبرالیسم یکی از آن ایسمهایی است که در کشور ما بد فهمیده شده است و هر کسی از ظن خود یار آن شده است. درواقع، سرنوشت آن بیشباهت به سرنوشت لیبرالیسم در اوایل انقلاب اسلامی نیست. در آن زمان، بدون فهم درستی از لیبرالیسم، بیشتر از آن بهمثابه یک فحش و برچسب برای افراد استفاده میشد. در این زمان هم باز بدون فهمی صحیح، البته این بار از نئولیبرالیسم، بیشتر از آن بهمثابه یک ناسزا برای اشخاص استفاده میشود. شگفتا که در این بین بعضاً کسانی را نئولیبرال معرفی میکنند که کوچکترین نسبتی با آن ندارند. شاید همینقدر بدانند که نئولیبرالیسم را باید با سین و نه صاد نوشت. شوربختانه، این بدفهمیها را بعضاً در بین اساتید دانشگاه و دانشجویان شاهدیم و حتی برخی از آنها تا آنجا پیش رفتهاند که نئولیبرالیسم را مقصر تمام مشکلات و بلایای ارضی و سماوی دانسته، شعار مرگ بر نئولیبرالیسم سر میدهند. ازاینرو، ضرورت کتابها و مقالاتی که نئولیبرالیسم را با نگاهی غیرایدئولوژیک تبیین کنند، احساس میشود.
کتاب حاضر در شش فصل و با زبانی ساده و همهفهم نئولیبرالیسم را تبیین میکند و تأکید میکند که ما تنها یک نوع نئولیبرالیسم نداریم. البته همۀ آنها در مجموعهای اصول مشترکند، اما تفاوتهایی نیز دارند. کتاب از موجهای اول و دوم نئولیبرالیسم میگوید و به ظهور و بروز نئولیبرالیسم در سرتاسر دنیا میپردازد: از آمریکا و اروپا گرفته تا آسیا و آفریقا. در فصل آخر نیز بحرانهای نئولیبرالیسم را بررسی میکند.