0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  آخرش هم هیچ نشر گروه انتشاراتی ققنوس

کتاب آخرش هم هیچ نشر گروه انتشاراتی ققنوس

کتاب متنی
درباره آخرش هم هیچ

عمارت گئورگن‌هوف واقع در جایی نه‌چندان دور از میتکاو، شهری کوچک در پروس شرقی، در زمستان با درختان بلوط پیر همچون جزیره‌ای کوچک و سیاه بود وسط دریایی سفید. عمارت در قطعه‌زمینی کوچک واقع شده بود که جزو زمین‌هایی بود که بخش عمده آن‌ها را بجز همین قسمت کوچک فروخته بودند و عمارت هم در حد و اندازه قصر نبود. خانه‌ای دوطبقه بود با سنتوری بالای درگاهش که ستاره حلبی زنگ‌زده‌ای بر آن نصب شده بود. عمارت پشت دیوارِ سنگی قدیمی‌ای قرار داشت که روزگاری به رنگ زرد بود. و از آن موقع تا الآن پیچک پرپشتی دیوار را پوشانده بود که تابستان‌ها سارها در میان آن لانه می‌کردند. حالا، یعنی زمستان سال ۱۹۴۵، سفال‌های سقف تلق‌تولوق می‌کردند؛ باد و بوران دانه‌های درشت برف را از فراز دشت‌های دوردست می‌روبید و با خود به سوی عمارت می‌آورد. مدتی بود همه می‌گفتند: «یکی از همین روزها باید پیچک‌ها را از ریشه درآورید، وگرنه تمام گچ دیوارها را می‌خورد.» ابزارهای کشاورزی زنگ‌زده به دیوار سنگی قدیمی تکیه داده شده بودند و داس‌ها و شن‌کش‌ها از درختان سربه‌فلک‌کشیده بلوط سیاه تاب می‌خوردند. مدت‌ها پیش گاری خورده بود به دروازه مزرعه و دروازه از آن زمان کجکی از یکی از لولاها آویزان مانده بود. حیاط مزرعه، اسطبل‌ها، انبارهای کاه و کلبه روستایی کنار عمارت قرار داشت. غریبه‌هایی که از جاده عبور می‌کردند فقط عمارت را می‌دیدند. با خودشان می‌گفتند: «یعنی چه کسی آن‌جا زندگی می‌کند؟» شوقی در دلشان می‌افتاد و پیش خودشان این‌طور فکر می‌کردند: «بهتر نیست سری به آن‌جا بزنیم و سلام و علیکی کنیم؟ چرا ما در چنین خانه‌ای زندگی نمی‌کنیم که پشت هر دیوارش داستانی نهفته است؟ حقیقتاً که سرنوشت خیلی نامرد است.» تابلوی «ورود ممنوع» روی سردرِ انبار بزرگ کاه نصب شده بود: هیچ‌کس حق نداشت وارد پارک خصوصی پشت خانه‌شان شود. نبایست چیزی آرامش فضای پشت خانه را بر هم می‌زد، همین‌طور آرامش پارک کوچک و جنگل پشت سرش را: هر کس بالاخره به جایی نیاز دارد که در آن با خودش خلوت کند. روی تابلوی سفید کنار جاده که با ملات محکم شده بود نوشته بود «۵ /۴ کیلومتر». جاده از کنار خانه به سمت میتکاو می‌رفت و از سمت مخالف به البینگ راه داشت.

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
2.۲۷ مگابایت
تعداد صفحات
392 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۳:۰۴:۰۰
نویسندهوالتر کمپوفسکی
مترجمستاره نوتاج
ناشرگروه انتشاراتی ققنوس
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
Alles umsonst
تاریخ انتشار
۱۴۰۲/۰۴/۲۷
قیمت ارزی
14 دلار
قیمت چاپی
240,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۲.۲۷ مگابایت
۳۹۲ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
150,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
آخرش هم هیچ
والتر کمپوفسکی
گروه انتشاراتی ققنوس
منتظر امتیاز
150,000
تومان