چهار اتاقک روی صحنه قرار دارند. مایلز کارآموز است و درحالیکه هدفون روی گوشهایش قرار دارد، در اتاقکی در بالای صحنه، در حال انجام دادن کارهای دمدستیست و بهخوبی دیده نمیشود.
آنی در یک اتاقک دیگر قرار دارد و در حال پرینت کردن چیزیست و خودش را برای روز کاری آماده میکند.
اتاقکهای دیگر خالیاند.
بالاتر از اتاقکها، اتاقهایی با دیوارهایی از شیشهی مات قرار دارند. اتاقهای دیگر در پایین صحنه در نظر گرفته شدهاند.
همانطور که مایلز و آنی در حال کار کردنند، قسمت گلوریا از آهنگ مس در بی مینور از باخ پخش میشود. به نظر میرسد که این دو هماهنگ با ریتم آهنگ کار میکنند.
صدای یک پرینتر به گوش میرسد. بوق میزند و ساکت میشود. آنی متوجه پرینتر میشود و سعی میکند به مایلز اطلاع بدهد، ولی صدایش بهخاطر موسیقی در حال پخش به مایلز نمیرسد.
آنی مایلز؟
(جوابی نمیآید.)
مایلز؟... مایلز؟
(سرش را از دیوار جداکنندهی اتاقکها بالا میآورد.)
مایلز!
مایلز بله؟
آنی فکر کنم کاغذ پرینتر تموم شده. میشه...
مایلز اوه، آره. مشکلی نیست.
(از جایش بلند میشود و به انبار خارج از صحنه میرود. آنی در حال کار کردن است، که تلفن زنگ میزند. تلفن را جواب میدهد.)
آنی صبح بهخیر. دفتر آرتور کیمبل... بله، چند لحظه...
(چند دکمه را روی تلفن فشار میدهد و تماس را منتقل میکند.)...
-از متن کتاب-