موسیقی بیشک یکی از مؤثرترین و ماندگارترین دستاورد هنری بشر است. به طوری که یک اثر زیبای هنری زمانی ماندگار خواهد شد که نمای روشنی از احساسات، استعداد و پشتکار پیوستهی هنرمند باشد، که با اشراف کامل به علم موسیقی، با تلفیقی از ذوق، استعداد، عشق و علم به خلق یک اثر ارزشمند موسیقیایی بپردازد و رسالت خواننده با اجرای درست و بهجای نتها، با بیان شیوای کلماتی آمیخته با دنیای درون هنرمند، که سرشار از احساسات و حالات اوست، کامل میشود.
به راحتی میتواند شنونده را با خود همراه سازد.
«زبان پنهان قلب» دریچهایست به سوی جهانِ نورانی و جادوییِ موسیقی که از دلتنگیها و نافرجامیهای جهان ما را به سوی روشنی میبرد تا در آرامشِ خوش آهنگش، معلق شویم و لذت ببریم و این هنر بیرقیب را بهتر بشنایم و در جهان ِ پر طمطراقش پرواز کنیم.
موسیقی زبانی است که در طول تمام زندگیام با من صحبت کرده است. از زمانی که گیتار دست گرفتم و سه آکورد یاد گرفتم، علاقهی زیادی به نوشتن آهنگ پیدا کردم. یادم میآید که لبهی تختم مینشستم و با تارهای گیتار ملودیهای زیبایی را میساختم. واضح بود: عاشق گیتار بودم! همیشه برایم موسیقی وسیلهای بود تا درون قلبم را نشان دهم و همچنین قلبم را لمس میکرد. اگرچه آن زمان نمیدانستم، اما جزء روند موسیقیام بود که حال روحیام را تغییر میداد. موسیقی پایه و اساس یک رابطهی عاشقانه و همآهنگ را ایجاد میکند که تعادل کامل درک و دریافت با چیزی فراتر از خودم را فراهم میسازد.