کارلو روولی در کتاب «هلگلند» نشان میدهد که از ترکیب فیزیک کوانتومی و فلسفه شرق هراسی ندارد. وی با تأملاتی که در مورد هندوئیسم ودانتا، بودیسم، دانته، امپدوکلس و دموکریت دارد، نظریه کوانتومی را در فلسفههای مختلف به کار میگیرد. روولی در این مسیر به یکی از متون مهم بودیسم متوسل میشود که در قرن دوم قبل از میلاد توسط یک فیلسوف هندی بهنام ناگارجونه نوشته شده است، استدلال اصلی آن متن کهن این است که هیچ چیزی به خودی خود و مستقل از چیزی دیگر وجود ندارد. این دیدگاهی است که روولی معتقد است فکر کردن به دنیای کوانتومی را آسانتر میکند. شاید حق با او باشد، اما سخنان نیلز بور هنوز به ذهن متبادر میشود: «کسانی که از اولین برخورد با نظریه کوانتومی شوکه نشدهاند، به احتمال زیاد نتوانستهاند آن را درک کنند.» در سالهای اخیر، چندین عنوان کتاب از کارلو روولی به فارسی ترجمه و منتشر شده است که باعث گشته این فیزیکدان نظری به نویسندهای نامآشنا در حوزه علوم عامهپسند بهویژه نظریه کوانتومی در ایران بدل شود. روولی در هلگلند توانسته با بیانی شیرین و قابل فهم سیر تکامل و تحول نظریه کوانتومی را به زیبایی توضیح دهد.