
پرده باز میشود {صحنه نیمه تاریک است، مهتر وارد میشود} مهتر:اینجا ایران زمین است، سرزمین پاک و اهورائی کوروش و داریوش، سرزمین همیشه در نبرد با اهریمن بدسگال سرزمینی که آرش او را شمرد و فردوسی سرود و آریانا بنا نهاد، و کوروش داد گسترانیدش و داریوشش پهناور کرد و شاپوران جنگیدند از برای پاسداری از مرز و بوم و دین کهنش چه سربازان گمنامی که در راهش جنگیدند و کشته شدند، کامشان نبود و نامشان نیست و چه نا ایرانیانی که تیمورانه و سکندروار به یاری دشمنان شتافتند، درفش کاویان بر انداختند و پرچم تازیان برافراشتند، باری نفرین ما تا روز رستاخیز بدیشان باد {مهتر بیرون میرود و حکیم از سوی دیگر صحنه وارد میشود و با کلامش مهتر را میایستاند} حکیم:تنگ زرین که درش آب نباشد، پس همان به که بر سفره ارباب نباشد. مهتر:کیستی؟ حکیم:نالهُ مردمی که جنگ تاج و تخت اربابانشان استخوانشان را سائیده است اینجا ایران زمین است، سرزمین خون و کشتار سرزمین در حال نبرد بر سر تاج و تخت، پسر را پدر میکشد پدر را پسر، درفش را پائین کشیدیم تا زخمهایمان ببندیم، اشکم تهی درفش را پذیرا نیست -قسمتی از متن کتاب-
| فرمت محتوا | epub |
| حجم | 373.۸۶ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 36 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | امیر سید محمودی |
| ناشر | آفرینش مهر |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۱/۱۹ |
| قیمت ارزی | 5 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خیلی بد