«نوبوئو سوزوکی» متولد ۱۹۶۸ است و زندگی خودش را وقف مطالعه دربارهی رویکردهای فلسفی و روانشناختی در ژاپن کرده است. اما ظاهراً هیچ علاقهای به اینکه خودش را به دیگران نشان دهد ندارد. با رسانهها گفتوگو نمیکند و هیچ تصویری از او در اینترنت وجود ندارد، جز یک تصویر سیاه و سفید و از پشت که اصلاً معلوم نیست خود اوست یا خیر! تصویر ناقصی که انگار قصد دارد با آن، درعمل نیز مفهوم عمیق و چندوجهی «وابی سابی» را به نمایش بگذارد. مفهومی که حالا در کنار «ایکیگای» توجه همه را به خود جلب کرده است و سعی دارد ما را از تلاش مداوم برای بینقص بودن منصرف کند.
سوزوکی با یک بررسی دقیق و همهجانبه، در این کتاب به سه وجه مختلف وابی سابی پرداخته است: فلسفهی وابی سابی، هنر مبتنی بر وابی سابی و وجوه روانشناختی وابی سابی، یعنی وابی سابی به عنوان یک سبک زندگی.
ازجمله ویژگیهای جالب این کتاب یکی هم این است که هکتور گارسیا، یکی از دو نویسندهی کتاب معروف «ایکیگای» برایش پیشگفتار نوشته است. گارسیا که خودش اسپانیایی است، ظاهرا سخت شیفتهی فرهنگ و جغرافیای ژاپن شده است که به طور فیزیکی نیز چند سال پیش به ژاپن نقل مکان کرد و حالا آنجا زندگی میکند.
گارسیا در بخشی از مقدمهی این کتاب مینویسد:
«وابی سابی، هنر کامل نبودن در زندگی» کندوکاوی زیباست که از مبانی وابی سابی شروع میکند و وارد معنای ژرفتر آن در تمامی ابعادش میشود. این کتاب مدعی عرضهی توضیحی نهایی دربارهی فلسفهی وابی سابی نیست، بلکه باعث میشود بخواهید دل به دریای این مفهوم بزنید و به این شکل، شیوهی احساس و تفکر دربارهی خود و جهانی را که همه در آن شریکیم، تغییر دهید.
پس از خواندن این کتاب، خودم را در همهی زمینههای زندگی روزانهام نسبت به وابی سابی آگاهتر یافتهام. هنگام کار کردن و تعامل با دیگران، وقتی در طبیعت یا در شهر قدم میزنم و وقتی کار خاصی انجام نمیدهم. همچنین بیشتر به درد و رنجی آگاه شدهام که وقتی برخلاف وابی سابی زندگی میکنیم خودمان را دچارش میکنیم. وقتی پیوسته میکوشیم به زندگیمان کمال ببخشیم، از نردبان موفقیت «بالاتر» برویم، شغل «بهتری» دستوپا کنیم، خانهی «بهتری» بخریم، روالهای روزانهی «بهتری» داشته باشیم و در همه چیز «بهتر» باشیم. در جهان امروزی، ما آلودهی افکاری مانند اینها شدهایم. «شانس انجام فلان کار را از دست دادم»، «بهاندازهی کافی موفق نیستم»، «هیچ گاه بهخوبی … نخواهم بود» و به این ترتیب خودمان را متقاعد میکنیم بیعرضه و بیارزشیم. ولی نباید چنین کنیم. ما موجودات زیبایی هستیم که ارزشهای مدرن، اهداف و انتظاراتمان را کژوکوژ ساختهاند. چرا هدف ما همگی باید زندگی کامل و بیعیب و نقصی باشد که حتی وجود خارجی ندارد؟
وابی سابی به این مربوط میشود که یاد بگیریم هر چه هستیم و هر چه در همین لحظه داریم هیچ ایرادی ندارد. وابی سابی به معنی سلب مسئولیت از ما برای تلاش به منظور پیشرفت و احساس زنده بودن نیست. به این معناست که وقتی متوجه شدیم با لحظهی کنونیمان مشکلی نداریم، هر روز به جلو حرکت کنیم. گام به گام، نه با این هدف که به کمال دست یابیم، بلکه با این هدف که به بهترین نسخهی خودمان تبدیل شویم.