"ناتالیا گینز بورگ"، در این نمایشنامه به روابط زنان با زنان و زنان با مردان، به ویژه به دشواریهای که زنان در نگاه به خویش و هم جنسان خویش، و نیز نگاه و انتظاری که از جنس مخالف، دارند میپردازد. زنی ظاهرا به قصد رهایی از تنهایی برای اجارهی بخشی از خانه خود، و در واقع برای داشتن هم سخنی، آگهیای به روزنامه میدهد. دختری از میان خواستاران پذیرفته میشود. زن صاحب خانه طی هم محبتیها، از رابطهی خود با معشوقاش میگوید. پس از یکی دوبار رفت و آمد سرد (معشوق زن) به خانه و آشناییاش با دختر مستاجر، مرد با دختر دوست میشود و زن، او را میکشد و آگهی دیگری برای هم صحبتی به روزنامه میدهد.