معرفی، خرید و دانلود کتاب فوتاکیا

شناخت واکنش های روان آدمی که روندی بی نهایت پیچیده است و نیاز به دانش، مشاهده، پژوهش، تجربه و مقایسه دارد، از تاریخی بسیار کهن برخوردار است و از زمانهای دور ذهن اندیشمندان را به سوی خود کشیده است. این انسانها از دیرباز در پی شناخت اندیشه، کارکرد مغز و تغییرات رفتاری و ریشه این دگرگونی ها در انسان بودند. هر یک از آنان کوشیده است تا به شناخت روان انسان دست یابد و بتواند آن را توضیح دهد. اهمیت این روند تاریخی را می توان اینگونه بیان کرد که روانشناسی نوین، بدون چنین پشتوانه تاریخیِ پُرارزشی، به دشواری می توانست به جایگاه امروزین خود برسد. فیلسوفان در این زمینه نیز پیشاهنگ پژوهش و گسترش شناخت روان انسان بوده اند. افلاطون، در سیصد و نود سال پیش از میلاد، توانست به طبقه بندی چهار مرحله شناخت انسان بپردازد که در زمان خود گام بلندی به شمار می رفت. خیال (احتمال)، اعتماد، درک و آگاهی به واقعیت، چهار عنصری هستند که او توانست تفاوت آنها را از یکدیگر تمیز دهد. از سوی دیگر، او لایه بندی روان انسان را نیز توضیح داد که بعدها بنیانی برای توضیح زیگموند فروید از الگوی محرک روانی شد. فیلسوف نام آور و مهم دیگری که از جهان باستان یونان به این مهم همت گماشت، ارسطو بود. او نیز کتاب آموزشی ای درباره روان انسان نوشت. تا زمان او پژوهش ها در این زمینه بخشی از کار فلسفه بود، اما او گام بلند و مهمی برداشت و در سیصد و پنجاه سال پیش از میلاد، دو رشته پژوهش فلسفی و روانشناسی را از یکدیگر جدا کرد و برای نخستین بار بنای مستقل روانشناسی را به معنای آن روزیش پی ریخت و الگویی برای جهان پس از خود به یادگار گذاشت. یکی از نام آورانی که در میان پژوهشگران از حوزه علمی - پژوهشی و روان شناسی - فلسفیِ یونانی برنخاسته، اما توانسته است جای پای استوارِ تاریخی در این زمینه ها داشته باشد و بتواند خود را به عنوان اندیشمندی از ایران «خاور» در جهان غرب به رسمیت بشناساند و مُهر کارها و پژوهشهای علمی خود را بر پیشانی جامعه علمی جهان و اروپا بزند، بوعلی سینا بود. او بیش از هزار سال پیش به کاری سترگ همت گماشت که در سده های پس از خود هنوز جای ویژه ای در جهان پزشکی و روانشناسی جهان داشت. او در روند کار پزشکی به بیماریهای روانی نیز پرداخت و روند درک انسان، نیروی تصور، تفکر، اعتقاد (باور) و حافظه را پژوهش کرد و سهم در خورِ نگرشی در فرایند تاریخی روان شناسی به جا گذاشت... -از متن کتاب