0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  تختی خانه ندارد نشر آرادمان

کتاب تختی خانه ندارد نشر آرادمان

و مقاله های دیگر

کتاب متنی
درباره تختی خانه ندارد
ما، من و تو و بسیاری روزهای قشنگ عمرمان را در آبادان جا گذاشته‌ایم. آبادانی که تا لبه پرتگاه رفت و بازگشت و اکنون دوباره سر برافراشته همچون یاد من و تو و بسیاری که رفت و باز آمد. راستی که یاد آبادان با احمدآباد و صفایش و «بریم» و «باوارده»، سینما و کتابفروشی بسیار کوچکی که روبه‌روی سینما و کتاب‌فروش بسیار فهمیده‌اش به‌نام آقا رضا، همچنین کتابدار نازنینش به‌نام ناصر کشاورز و... دل هر آبادانی را می‌لرزاند، آبادان خواب شیرینی بود که تلخ تعبیر شد. آقای آلبرت کوچویی، من هنوز کارت مجانی اتوبوس تو را به یاد دارم و مدت‌ها از آن استفاده کردم، به یاد دارم تو از کامبیزهای بریم و با وارده بودی و من و ناصر تقوایی و نسیم خاکسار و... از غلوهای احمدآباد، من احساس می‌کنم با آنکه تو در آن‌جا غریبه بودی، هرگز بین بچه‌های آبادان احساس غریبگی نکردی، باری.... تو در دبستان و دبیرستان «بریم» درس می‌خواندی من در مدرسه گلشن احمدآباد معروف به (مدرسه کچل‌ها) و گاراژ مرکزی دکتر فلاح که دبیرستان هیچ شباهتی نداشت و بخت یارت بود که در آن مجال، با درد آشنا شدی و به همین جهت، نام و یادت ماند. شاید از ابتدای جوانی، خمیرمایه غلو شدن در وجود تو بود؛ همان‌طور که خمیرمایه کامبیز شدن در وجود من که در میان‌سالی از احمدآباد و جماعت غلوها به باوارده تغییر مکان دادم، همچون بهروز بوشهری و پرویز شهریاری و محمد گوهرکش و دیگران... به هر حال، روزگار خوشی بود آبادان که تداوم نداشت. - از متن کتاب -
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۲۸ مگابایت
تعداد صفحات
108 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۳:۳۶:۰۰
نویسندهآلبرت کوچویی
ناشرآرادمان
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۱/۱۱/۱۰
قیمت ارزی
5 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۲۸ مگابایت
۱۰۸ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
35,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
تختی خانه ندارد
و مقاله های دیگر
آرادمان
منتظر امتیاز
35,000
تومان