درباره مجموعه داستان های بی1 ، زندگی من در نقاشی هایم
بی گارسیا همیشه در حال نقاشی کردن است. او یک هنرمند است!
دفترچه ی بی پر از نقاشی هایی است که او از زندگی خود کشیده است. وقتی ایوان همسایه ی خانه ی بغلی که بهترین دوستش هم،هست به استرالیا مهاجرت می کند بی شروع به کشیدن چیزهایی می کند که آرزو می کرد ای کاش اتفاق نمی افتادند؛ مثل آخرین خداحافظی با دوستش او حتی فکرش را هم نمی کرد که ممکن است اوضاع بدتر از این ها بشود تا وقتی که پسر بچه ای به جای ایوان همسایه ی آنها می شود. او اصلا شبیه ایوان نیست. او یک هیولاست برت آروغ می زند صداهای عجیب از خودش در می آورد و به بی بد و بیراه می گوید او همه چیز را خراب می کند و حتی قصد دارد که کتاب نقاشی بی را از او بدزدد خوشبختانه بی از قدرت جادویی مدادش آگاه است و می داند که چه چیزی باید بکشد تا آن هیولا را سر جای خودش بنشاند.