0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب صوتی  نور درون نشر یاسین قاسمی‌بجد

کتاب صوتی نور درون نشر یاسین قاسمی‌بجد

(غلبه بر روزگار شک و تردید)

کتاب صوتی
نویسنده:
درباره نور درون
- بخشی از کتاب: در مقطعی از کودکی‌ام پدرم ناگهان شروع به استفاده از عصا برای ایستادن کرد. دقیقاً به خاطر ندارم چه زمانی در خانه‌مان در جنوب شیکاگو عصا را به دستش دیدم. در آن زمان شاید چهار یا پنج‌ساله بودم، اما ناگهان ظاهر شد، باریک و محکم بود و از جنس یک چوب تیره و صاف ساخته شده بود. عصا یک نشانه اولیه برای ‌ام‌اس است، بیماری که باعث لنگی شدید پای چپ پدرم شده بود. آهسته و بی‌صدا و احتمالاً مدت‌ها قبل از تشخیص پزشکان، ام‌اس بدنش را تضعیف کرده، سیستم عصبی مرکزی او را به‌هم‌ریخته و پاهایش را در حین انجام کارهای روزمره ضعیف کرده بود: کار در کارخانه تصفیه آب شهر، اداره یک خانواده با مادرم و تلاش برای تربیت درست بچه‌ها تمام کارهایی بود که او انجام می‌داد. عصا به پدرم کمک می‌کرد تا از پله‌ها به آپارتمانمان یا بلوکی پایین‌تر در شهر برود. عصرها، عصا را روی صندلی می‌گذاشت و ظاهراً آن را فراموش می‌کرد زیرا سرگرم شبکه ورزش تلویزیون می‌شد، یا از دستگاه استریو به موسیقی جاز گوش می‌داد، یا مرا به آغوش خود می‌کشید تا درباره مدرسه‌ام بپرسد. من مجذوب دسته خمیده عصا بودم، قسمت لاستیکی سیاه در انتهای آن، صدای توخالی بودنش که هنگام افتادن روی زمین گوشمان را کر می‌کرد. گاهی اوقات سعی می‌کردم از آن استفاده کنم و با تقلید از حرکات پدرم در اتاق نشیمنمان می‌چرخیدم، دلم می‌خواست احساس کنم راه رفتن با کفش‌های او چگونه است. اما من خیلی کوچک بودم و عصا خیلی بزرگ، و بنابراین در عوض آن را به‌عنوان پایه نگه‌دارنده صحنه در بازی‌های مختلفم استفاده می‌کردم. از همان روزی که آن را در خانه دیدیم برای خانواده ما آن عصا نماد هیچ چیز نبود. فقط یک ابزار بود، همان‌طور که کاردک مادرم ابزاری در آشپزخانه بود، یا چکش پدربزرگم که برای تعمیر قفسه شکسته یا میله پرده استفاده می‌شد. مفید، نگه‌دارنده، چیزی که در صورت نیاز می‌شد به آن تکیه کرد. چیزی که نمی‌خواستیم اعتراف کنیم این واقعیت بود که وضعیت پدرم روزبه‌روز بدتر می‌شد و بدنش بی‌سروصدا از کار می‌افتاد. پدرم می‌دانست، مادرم می‌دانست. من و برادر بزرگترم، کریگ، در آن زمان بچه بودیم، اما بچه‌ها خنگ نیستند، و حتی وقتی پدرمان هنوز در حیاط‌خلوت با ما بازی می‌کرد و در تک‌نوازی‌های پیانو و بازی‌های لیگ کوچک حاضر می‌شد، این را می‌دانستیم. کم‌کم داشتیم می‌فهمیدیم که بیماری پدر ما را به‌عنوان خانواده آسیب‌پذیرتر می‌کند و محافظتمان کمتر می‌شود. در شرایط اضطراری، برای او سخت‌تر شده که وارد عمل شود و ما را از تنش یا مزاحمت نجات دهد. داشتیم یاد می‌گرفتیم که زندگی در کنترل ما نیست.

شناسنامه

فرمت محتوا
mp۳
حجم
574.۳۳ مگابایت
مدت زمان
۱۰:۳۹:۳۷
نویسندهمیشل اوباما
مترجم یاسین قاسمی بجد
مترجم دوم طلعت اصغری درمیان
راوی لیلا ولی پور
ناشریاسین قاسمی‌بجد
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۱/۱۰/۲۰
قیمت ارزی
5.۵ دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
mp۳
۵۷۴.۳۳ مگابایت
۱۰:۳۹:۳۷

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
5
از 5
براساس رأی 2 مخاطب
5
100 ٪
4
0 ٪
3
0 ٪
2
0 ٪
1
0 ٪
1 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

عالی

5
(2)
٪70
59,000
17,700
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو
٪70
نور درون
نور درون
غلبه بر روزگار شک و تردید

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
نور درون
(غلبه بر روزگار شک و تردید)
یاسین قاسمی‌بجد
5
(2)
٪70
59,000
17,700
تومان