
ز بلبل شنیدم یکی داستان که برخوانْد از گفتهی باستان که چون مست بازآمد اسفندیار دُژَم گشته از خانهی شهریار کتایون قیصر که بُد مادرش شب تیره بگرفت اندر بَرَ وقتی اسفندیار در نیمهشب از خواب بیدار شد، جام شراب خواست و لب گشود و به مادرش چنین گفت: «شاه همیشه در حق من بدی روا میدارد. او به من گفت وقتی کین لهراسبشاه را با مردانگی از ارجاسبشاه بخواهی و خواهرانت را از بند برهانی و مایهی بلندی نام ما در جهان شوی و دنیا را از بدیها پاک کرده و آن را آرایشی تازه دهی، این پادشاهی و سپاه و نیز تخت و تاج و گنجها از آن تو خواهد بود. حال وقتی خورشید طلوع کرد و شاه از خواب بیدار شد، من حرفهایش را بهیادش میآورم و از او خواهم خواست که آنها را به جا آورد. اگر شاه همچنان خلف وعده کرد، به خداوند گردانندهی آسمان که تاج شاهی بر سر میگذارم و تمام این سرزمین را به ایرانیان میدهم و تو را شهربانوی ایران میکنم و تمام این کارها را با زور و جسارت شیرانهی خود میکنم.» -قسمتی از متن کتاب-
| فرمت محتوا | epub |
| حجم | 643.۷۶ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 112 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | علی شاهری |
| ناشر | کتاب چ |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۱۰/۱۸ |
| قیمت ارزی | 3 دلار |
| قیمت چاپی | 55,000 تومان |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |