هر بازی شکسپیر اثری بیهمتاست، و این، بخشی از بزرگی او به شمار میآید. او بیآرام بود و خستگیناپذیر و در پی تجربه، با آمیزهیی از تمامیت هنری و دلبستگی حرفهیی از نوعی درام به نوع دیگر ره میسپرد. کارهایش باسمهیی نشد و او رنگ ایستایی نپذیرفت. برای بازیگرانش همواره پیشکشی تازه داشت: گاه درامی پر از اشک و اندوه، و گاه بازی خندهآور؛ و زمانی این هر دو را در هم میآمیخت و صحنهیی شاد و نشاطانگیز را در میان تراژدی تلخی جای میداد، که بیشک مقتضای آداب نمایش در آن روزگار و رسم تماشاخانهیی بود که در آن کار میکرد، اما همین آمیختن هزل و جد به توانایی کارگاه اندیشهاش یاری بسیار میرساند.