«استینک و بوگندوترین کتانی های دنیا» داستانی دیگر از برادر جودی دمدمی است. در این داستان استینک در نمایشگاه حال به هم زن موزهی علوم، از ماشین استفراغ و دستگاه آروغسنج دیدن میکند. او درمیان آنهمه بوی گند، میفهمد که دماغش حرف ندارد و حس بویاییاش معرکه است! استینک حالا میخواهد مثل بهترین دوستش سوفی در مسابقهی بوگندوترین کتانی شرکت کند، اما مگر برنده شدن در چنین مسابقهای به این سادگی است؟