صحنه: اتاقی بزرگ با یک میز تحریر خیلی بزرگ. تلفن. یک مبل چرمی بسیار بزرگ جلوی میز تحریر بسیار بزرگ؛ مرد چاق روی مبل نشسته است.
یک در طرف راست، یک در طرف چپ و یک پنجره در گوشۀ سمت راست.
مرد چاق از خود راضی به نظر میرسد. پیراهن و شلوار پوشیده. گل سرخی به سینهاش سنجاق شده. کراواتی رنگارنگ دارد. آستینهایش تا زده شدهاند. ساعت بزرگی از جنس طلا به دست دارد. در حین صحبت، دندانهایش را با خلال دندان بزرگ طلایی تمیز میکند و گوشهایش را با گوشپاکنهایی که روی میز تحریرش است. کُتش روی مبل است. گل سرخ دیگری هم روی کُتش است.
نقاش سر و وضع مرتبی ندارد و صورتش خوب اصلاح نشده. ظاهرش شبیه ولگردهاست. دستمال گردن بسته و کرباسِ نقاشیِ حلقهپیچشده ز یر بغلش است.