چکامههای نرودا به هر آنچه روزمره و معمول است میپردازد و به آنان شکوه و جلال میبخشد. اتم، گوجهفرنگی، طوفان، کت و شلوار، تنبلی، اندوه وزمان، موضوع شعرهای او در این مجموعه هستند و هر کدام انگیزه واقعی شاعر را از سرایش این چکامهها آشکار میکنند، آنچنان که شاعر در «چکامههای همگان» میسراید: «در نهایت این شمایید / که تصمیم میگیرید / چکامههای من چه چیز را دربر گیرند: / گوجهفرنگیها را / آهوان را / یا سیمان را / سرخوشی نهفته بیژرفا را... / از همه چیز / اندکی / برای همه کس دارم.» یا در «خانه چکامهها» مینویسد: «خانهام را / با چکامههای بلورین میسازم / تا همگان، در آن آشیانه بگیرند.» عشق و برادری و انسانیت، چکامههایش را روح میبخشند.