دیشب خواب دیدم به ماندرلی۱ برگشتهام. نزدیک درِ نردهای باغ که رو به خیابان بود و عبور از آن غیرممکن مینمود، ایستاده بودم و از پشت درِ بزرگ که با قفل و زنجیر بسته شده بود نگهبان را صدا میکردم، اما جوابی نمیشنیدم. با دقت از میان نردههای در نگاه کردم، اتاق نگهبان خالی بود. دودی از دودکش بلند نمیشد و پنجرههای باز و کوچک مشبک نشان میداد که خانه متروکه است. بعد مثل همۀ کسانی که خواب میبینند، ناگهان با نیرویی فوقطبیعی، همچون شبح، از لای در عبور کردم. راه ورودی با پیچوخمهای همیشگیاش در برابرم بود، اما هرچه جلوتر میرفتم، متوجه میشدم که تغییری در آن رخ داده است؛ باریک و خراب. آن مسیری که میشناختیم نبود. گیج شده بودم و چیزی نمیفهمیدم، تا اینکه وقتی سرم را خم کردم تا با شاخهای که خیلی پایین آمده بود برخورد نکند، متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است. طبیعت به حال خود برگشته و کمکم به روش مخفیانه و فریبندهاش، با انگشتان بلند و سرسختاش، راه را در میان گرفته بود. جنگل سرانجام پیروز شده بود. درختان تیره و مهارناپذیر تا حاشیه جاده کشیده شده بودند. درختان آلش هم که با تنههای سفید و برهنهشان با فاصلهای بسیار کم از هم روییده بودند و شاخههایشان درهم فرورفته بود، گویی به طرزی عجیب یکدیگر را در آغوش گرفته بودند و بالای سرم سقفی گنبدی همچون طاق کلیسا میساختند. بهجز اینها درختان دیگری هم بودند که نمیتوانستم تشخیصشان بدهم؛ کاجهای پاکوتاه و نارونها و بوتههایی بیش از اندازه بزرگ که از زمین روییده بودند. اما من هیچکدام را بهدرستی به یاد نمیآوردم.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۵۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 520 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۷:۲۰:۰۰ |
نویسنده | دافنه دوموریه |
مترجم | صدف محسنی |
ناشر | بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Rebeccall |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۸/۱۰ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |