اگر ميخواهيد سيماي درستي از حافظ در ذهن خود داشته باشيد، و از سرگذشت او نکتههايي بدانيد که حافظ را به شما بشناساند، به دنياي بيکرانة سخن او سفر کنيد. آنجا خواجه شمسالدّين محمد، حضوري دارد که نه پير است و نه جوان، نه بلند بالا و نه کوتاه، نه سيه چرده و نه خوش آب و رنگ، نه زاهد است و نه صوفي، نه مفتي است و نه واعظ، نه جبري است و نه قَدَري. اما زنده دلان و آگاهان روزگار خود و روزگاران پس از خود را، با سخناني که هر کسي نميگويد، و هر کسي تحمّل شنيدن آن را ندارد، به انديشيدن وا ميدارد، و در نقد مدّعيان و رياکاران فريادي ميکشد که هنوز بانگ آن را بر سر بازار تاريخ ميتوان شنيد.