خانوادهی چارلی درگیر یک مشکل مالی بزرگ هستند و باید خانه شان را بفروشند و به خانهی عمه برندا نقل مکان کنند. او هفده گربه در خانهاش دارد و چارلی اصلاً مشتاق نیست که برای مدت طولانی، در خانهی او ساکن باشند. او و دوستانش تصمیم میگیرند تا طلای گمشدهی مکگافینز را پیدا کنند، اما ورود به مرکز صنعتی ون در گروینه اصلاً ساده نیست، چرا که همانند یک قلعه از آن محافظت میشود. چارلی و دوستانش ماموریتی سخت در پیش دارند...