یاکوب و ویلهم گریم، برادران آلمانی، شاید جزو بزرگترین و تاثیرگذارترین نویسندگان کودک باشند. آنها با سفرهای فراوان قصه های زیادی را از سراسر آلمان جمع آوری کردند که همه ی ما با آنها خاطره داریم و بارها این داستان های ماندگار را شنیدهایم. داستان هایی مثل هانسل و گرتل، سیندرلا، راپونزل و سفید برفی، آثاری هستند که هنوز هم جذابیت دارند و میتوان آنهارا بارها خواند و لذت برد. این کتاب یکی از داستان های برادران گریم است. داستانی که تمام جذابیت های یک داستان افسانهای را دارد و روایتگر نتیجه ی شجاعت، همفکری و دوستی است و طمع و غرور، خودخواهی و بدطینتی را نکوهش می کند.
سربازی قصد می کند که در دنیا سفر کند و شگفتی های آن را ببیند. در این مسیر، با پنج مرد دیگر مواجه می شود که هرکدامشان قدرتی عجیب و منحصر به فرد دارند؛ یکی به سرعت باد می دود، دیگری با نفس خود آسیاب های بادی را به حرکت درمی آورد و آن یکی، با تکان دادن کلاهش میتواند سرمای شدیدی ایجاد کند. آن ها به دربار می روند و قراری عجیب با پادشاه می گذارند. قراری که باید با همکاری هر شش نفرشان انجام شود تا بتوانند زنده بمانند...