مشتاقانه و همراه با شور و حرارت اندیشیدن دربارهی معنای زندگی، آنهم آزادانه و بیواسطه، در نگاه اول نوعی وقت تلف کردن بیمایه، عجیب و غریب و کاملا بدفرجام تلقی میشود و همینطور، تفکر در مورد چیستی مفهوم زندگی، البته کنکاش خردورزانهی بدون محدودیت و بدون رعایت حد و مرزهای ساختگی فرهنگی و خرافی، تا حدود زیادی خندهدار، مضحک و کمیک بهنظر میرسد. دستیابی به این مهم، یعنی تأمل در معنای زندگی، کاری نیست که از عهدهی هر موجودی بهخصوص از نوع میرا و فانی برآمده، یا حتی بتواند در این زمینه کمی جلو رفته و پیشرفت کند، یا به دستاورد خاص و قابل توجهی برسد. ممکن است تعداد اندکی افراد برگزیده که جزو خواص بهشمار میروند، توانایی لازم برای روبهرو شدن با این کار سترگ، یعنی پیدا کردن معنا و مفهوم زندگی را داشته باشند و در مدت حیات خود، تا حدودی به پاسخ این پرسش بزرگ زندگی دست پیدا کنند. البته باید بهخاطر داشته باشیم که چنین جاهطلبیهایی در حد و اندازهی اکثریت ما نبوده، منظور همان «ما» است که آدمهایی عادی با تواناییهای محدودی هستیم، و چنین مسئولیت خطیری از دسترسمان دور است. زندگی معنادار و سوار بر مفاهیم عالی زندگی، مختص افراد غیرعادی و فوقالعاده است، یعنی باید از قبیلهی قدیسان، هنرمندان، محققان، دانشمندان، دکترها، فعالان اجتماعی و سیاسی، کاشفان، رهبران و زمامداران صالح... باشی تا به این فخر عالم دست پیدا کنی و حتی اگر روزی ما بهعنوان آدمهای عادی این معنا را کشف کنیم، ضمن اینکه تصور آن بسیار سخت و صعب است، طبیعی خواهد بود که برای ما موضوعی غیرقابل درک و هضمنشدنی باشد؛ گویی این مفاهیم برجسته، به زبان دشوار لاتین قدیم و یا با کدهای کامپیوتری نوشته شده است و ما نمیتوانیم محتوای آن را به زبان قابل درک خود درآورده و بفهمیم. یا دستکم نباید چیزی باشد که با هضم و جذب آن بتواند به فعالیتهای روزمرهی ما جهت داده یا هدف از انجام آنها را مشخص کند. نتیجه اینکه: ما بدون اینکه خودمان بدانیم و بهخوبی باخبر و آگاه باشیم، دیدگاه بینهایت غیرقابل قبول و اغلب ناخوشایندی دربارهی معنای زندگی داریم.
با درک و دریافت حقیقت، این موضوع یعنی فهم معنای زندگی برای همهی ما اهمیت خاصی پیدا میکند. همهی ما باید دربارهی معنا و دلیل هستی خود و وجود زندگیمان به دقت بیندیشیم و برای آن تعریف مناسب و البته توجیه درخوری پیدا کنیم. هیچ ممنوعیت و محدودیتی برای درک این موضوع و جستجوی ما مقبول، پذیرفتنی و شایسته نبوده و نخواهد بود. زندگی معنادار میتواند ساختاری بینهایت ساده داشته باشد و مهمتر اینکه، دریافت تعریفی درست از زندگی، میتواند موضوعیبهکلی شخصی، کاملا کاربردی و قابل استفاده، جذاب و آشنا باشد. این کتاب، بهعنوان دستنامه و راهنمایی برای دستیابی به این معنا و درک آن است.