«... از واژهها و سایههایشان
خانه سیاری از پژواکها بنا میکنم
برجی که راه میرود
بنایی از باد
از زمان و ترکیبهای آن
سالها و مردگان و هجاها
روایتی بی شباهت به همان روایت.
مارپیچ پژواکهاست شعر
شعر آن هواست که تندیس خویش را میتراشد و نابود میشود.
تمثیل کم دوامی از نامهای واقعی...»
(طرحی از سایهها)