«انقلاب در آمریکایِ جنوبی» داستان شهروندی به نام ژوزه است. فردی از طبقهی کارگر که دست بر قضا بیکار میشود و سرانجامی جز مرگ خندهآور ندارد. شهروندی که از نظر بوالیکتنه تمام مردم فرودست آمریکای جنوبی را نمایندگی میکند. بوال در این اثر رابطهی طاعونی نهاد قدرت و بهرهکشی از توده را به استهزایی تلخ میکشاند.