خبر آمدن یک بازرس به شهری دورافتاده شهردار را به هراس میاندازد و او با جمع کردن مسئولان ادارات مختلف میکوشد سر و شکلی به اوضاع آشفتۀ شهر بدهد و برای پنهان کردن نابسامانیها، تخلفات خود و دیگران فکری کند. از سوی دیگر، مردم شهر نیز با خبردار شدن از آمدن بازرس، به صرافت میافتند تا به هر وسیله اعتراض و دادخواهی خود را از شهردار به گوش بازرس برسانند.
نمایشنامه «بازرس» در سال ۱۸۳۶ روی صحنه رفته است.