ناآرام، حکایت تلاطمهای رزمندهٔ جوانی است در گردان تخریب. او در هشت سال دفاع مقدس، به همراه باز کردن معبری در میدان مین برای رزمندگان، مسیر خود را به نور میگشاید. روایت مرتضی شادکام، ما را از حسینیۀ گردان تخریب در دوکوهه و راز و نیاز در شبهای تاریک عبور میدهد و در سختی عملیات شریک میکند. این روایت، دعوتی است برای حضور در جمع بچههای گردان تخریب همراه با خندهها و گریههای فرحبخش آنان.
-قسمتی از متن کتاب-