داستان کتاب برادران سیسترز در سال 1851 در غرب وحشی میگذرد. این رمان دربارهی دو برادر قاتل به نامهای اِلی و چارلی است که برای فردی به نام کومودور کار میکنند و در پی کشتن هرمان کرمیت وارم هستند، کسی که بر اساس ادعای کومودور چیزی از او دزدیده است.
این رمان در ژانر طنز و وسترن نوشتهی پاتریک دوویت، نویسندهی آلمانی است و برای نخستین بار در سال 2011 منتشر شده است. فیلمی با همین نام نیز در سال 2018 از روی این کتاب ساخته شده است. همچنین رمان برادران سیسترز نامزد دریافت جایزهی معتبر ادبی بوکر و چندین جایزه دیگر نیز بوده است.
دوویت این کتاب را تحت تاثیر مجموعهی داستانی قدیمی مربوط به قرن نوزدهم نوشته شده است که به زمان اشتیاق سراسری کشف طلا برمیگردد. او این مجموعه داستان را به طور تصادفی در یک حراجی پیدا کرد. داستان برادران سیسترز نیز همزمان با تب طلا رخ میدهد.
الی و چارلی دو قاتلی که شهرت زیادی دارند. آنها برای ماموریتشان و کشتن هرمان کرمیت وارم راهی کالیفرنیا میشوند و در همین مسیر اتفاقات بسیاری برایشان رخ میدهد. در مقصد نقشهی آنها عوض میشود و ماجرا به شکلی متفاوت ادامه پیدا میکند. در این رمان وسترن با فضای رئالیستی، خشن و سیاه که البته با طنزی ظریف و جذاب از زبان چارلی روایت میشود، شخصیتهای فرعی بسیاری وجود دارند که در صفحاتی از کتاب رخ مینمایند و سپس ناپدید میشوند.
پاتریک دوویت رماننویس و فیلمنامهنویس کانادایی زادهی 1975 میلادی است. او تا سال 2018 چهار رمان به نامهای Ablutions، برادران سیسترز، Undermajordomo Minor و French Exit را نوشت. که از این میان رمان برادران سیسترز او با ترجمهی پیمان خاکسار روانهی بازار کتاب ایران شده است.
دوویت برای آن که نویسنده شود، دبیرستان را ترک به لسآنجلس رفت و پس از فراز و نشیبهای بسیار سرانجام در سال 2009 میلادی نخستین کتاب خود را به چاپ رساند. آخرین کتاب او به نام The Librarianist اوایل سال 2023 میلادی منتشر شد که داستان یک کتابدار بازنشسته به نام باب کامت است که نگاهی گسترده به مبحث درونگرایی دارد.
این کتاب در همهی فهرستهای بهترین کتابهای سال 2011 حضور داشت و در همان سال انتشارش توجهات بسیاری را به خود جلب کرد که همین موضوع نشان از خواندنی بودن این کتاب دارد. همچنین ترجمهی این اثر نیز برعهدهی پیمان خاکسار، مترجم نامآشنای بازار کتاب ایران بوده است که دلیل محکم دیگری برای مطالعهی این کتاب است.
نسخهی الکترونیک رمان براداران سیسترز از نشر چشمه در دستهی داستان و رمان اپلیکیشن و وبسایت فیدبیو در دسترس علاقمندان است.
وقتی که چارلی و جادوگر پیر چشم به چشم هم دوخته بودند سکوتی طولانی حاکم شد. بالاخره پیرزن دوباره سرش را پوشاند و کارش را از سر گرفت و چارلی هم روی زمین دراز کشید. من هم بهجای اینکه روی تشک بخوابم کنار او روی زمین دراز کشیدم. از پیرزن میترسیدم و فکر میکردم اگر کنار هم باشیم خطر کمتری تهدیدمان میکند. اینقدر بیحال بودم که علیرغم اضطرابم زود وارد مرحلهی رویا شدم. خواب دیدم در همان اتاق هستم، فقط با این فرق که ایستادهام و پیکر غرق خواب خودم را تماشا میکنم. پیرزن از جا بلند شد و بالاسر ما ایستاد، بدن من شروع کرد به لرزیدن و عرق کردن ولی چارلی از جایش جُم نخورد. پیرزن دولا شد و با دستهایش دهان چارلی را باز کرد. از فضای تاریک میان چینوچروکها مایعی غلیظ و سیاه بهآرامی جاری شد و در دهان چارلی ریخت و من که خواب نبودم و داشتم خودم را نگاه میکردم شروع کردم به جیغ کشیدن، پشت سر هم میگفتم که دست از سر برادرم بردار.
کابوسم با این صحنه ناگهان تمام شد و از خواب پریدم. چارلی کنارم بود و داشت نگاهم میکرد، طبق عادت ناهنجار همیشگیاش با چشمان باز خوابیده بود. پشتش پیرزن نشسته بود و تودهی خرمهرههای روبهرویش به شکل چشمگیری کوچک شده بود، معلوم بود که زمان زیادی گذشته. از پشت میز تکان نخورد ولی سرش به شکل غیرمعمولی چرخید و خیره شد به تاریکترین کنج اتاق. نمیدانم چه چیزی نظرش را جلب کرده بود، ولی اینقدر به تاریکی خیره ماند که دیگر بیخیال شدم و دوباره سرم را زمین گذاشتم. چند لحظه بعد دوباره به خوابی فرو رفتم که فرق چندانی با مرگ نداشت.
اگر از مطالعهی این کتاب لذت بردهاید و علاقمند به خواندن کتابهای بیشتری از این دست هستید، عناوین زیر پیشنهادهای بعدی ما به شما هستند:
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۵۶ مگابایت |
تعداد صفحات | 279 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۱۸:۰۰ |
نویسنده | پاتریک دوویت |
مترجم | پیمان خاکسار |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Sisters Brothers |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۳/۲۹ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من ده تا کتاب خرید اینم یکی شون جالب اینکه تو هفته اول ۹ تا رو شروع کردم به خوندن به جز این یکی.. حقیقت جلدش و اسمش به دلم ننشست بعد گفتم بیخیال حداقل ده صفحه بخونم که پولم حروم نشده باشه شروع کردم به خوندن و خوندن همینطور ادامه دادم که الان فقط این یکیو میخونم اون ۹ تا رو بیخیال شدم کتاب خوب و جالب و واقعا به دلت میشینه بعد چند صفحه
کتابش خیلی جذاب بود خاص و دلنشین بود من واقعا لذت بردم راوی فوق العاده بود با صداش جذابیت داستان و بیشتر کرد موضوع کتاب متفاوت بود واقعااااا لذت بردم
کتاب شروع خسته کننده ای دارد اما در فصل های بعدی روند نثر و درام بهتر می شود.
میتونم بگم واقعا لذت بردم ازش فقط ناراحتم که انقدر زود تموم شد
ترجمه عالی و روان، متن پرکشش و پر از نکات تامل برانگیز