آواز کافۀ غمبار سومین رمان کارسون مکالرز، نویسندۀ زن امریکایی، است که در سال ۱۹۵۱ منتشر شد. بسیاری این رمان کوتاه را بهترین اثر مکالرز میدانند؛ رمانی معرف گوتیک جنوب که تمامی ویژگیهای این ژانر را یکجا در برمیگیرد. داستان پیردختری عجیبوغریب و اهل جنوب که در آبادی دلگیرکنندهای با آشپزی سیاهپوست تنها زندگی میکند و گرفتار مثلث عشقی عجیبی میشود.
آواز کافۀ غمبار مجموعهای است عجیب از شخصیتها، شخصیتهایی ساکن آبادی دلگیر که داستان آنجا اتفاق میافتد. پیرنگ تکاندهندۀ اثر در کنار مثلث عشقی عجیب و تکاندهندهتر از این زاویۀ دید راوی در سراسر این رمان کوتاه لذت خواندنش را دوچندان میکند. راوی بیطرف و ریزبینی که مدام بازیهای سرنوشت را به خوانندهاش یادآور میشود.
آواز کافۀ غمبار طرحی است گروتسک از قدرت ویرانسازی عشق. آنچه موقع خواندن آن پیشروی ماست متنی است که به زیبایی پرداخت شده است، نوشتهای که ما در آن ناخواسته تکگویی درونی شخصیتی را میشنویم که یادآوری مکرر خاطرات او را قادر میسازد بر ملال خود غلبه کند و در مقابل فشارهای تحلیلبرندۀ جهانی که خوب میشناسدش مقاومت کند. آواز کافۀ غمبار ترانۀ روح بشر است. از مقالۀ «راوی دروننگر در آواز کافۀ غمبار» نوشتۀ جان مکنَلی
«مکالرز در آواز کافۀ غمبار، به آمیزهای پیچیده و ظریف از امر واقعی و امر افسانهای دست یافت، آمیزهای از امر کمیک و امر غمانگیز و نیز آمیزهای از امر محلی و امر جهانی. در این رمان کوتاه او ایجاز، تسلط، عینیت و تناسبی فوقالعاده به دست آورد.» مارگارت بی. مکداول