لیلا عاشق چیزهای براق است: انگشتر، ریسههای لامپ و ستارههای آسمان.
وقتی مادربزرگ به او میگوید که قلب روزهداران هم مثل چراغها، براق و نورانی میشود. او مشتاق شود تا روزه بگیرد، اما خیلی زود میفهمد که نمیتواند... لیلا یاد میگیرد که هزار راه برای شرکت در مهمانی خدا هست.