سروان فارلی همچنان که با نیروهای مقاومت تبادل اطلاعات میکند، برای ترتیب دادن اولین اقدام شورشیاش در پایتخت، سفر میکند و به دنبال استخدام تاجران بازار سیاه، قاچاقچیان، و افراطگرایانی میگردد که بتوانند کمکش کنند. او جوری بزرگ شده که همیشه قوی و مستقل باشد، اما کاشتن دانههای انقلاب در نورتا به آن آسانی که به نظر میرسید نیست ــ البته تا زمانی که با کسی آشنا میشود که میتواند کلید حل تمام مشکلاتش باشد: مر بارو.