0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب صوتی  مرز سایه نشر استودیو نوار

کتاب صوتی مرز سایه نشر استودیو نوار

کتاب صوتی
نویسنده:
درباره مرز سایه
- درباره کتاب صوتی مرز سایه: رمان صوتی «مرز سایه»، رمانی کوتاه اثر «جوزف کنراد»، نویسنده نامدار انگلیسی - لهستانی است که نخستین بار در سال ۱۹۱۷ میلادی به چاپ رسید. کنراد یکی از برترین نویسندگان ادبیات انگلیسی به شمار می‌رود. داستان این رمان صوتی درباره جوانی است که شغل دریانوردی در کشتی تجاری را رها کرده و ناخدایی یک کشتی کوچک را بر عهده می‌گیرد. جوزف کنراد این کتاب را بر اساس تجربیات شخصی خودش نوشته‌ است. کنراد مدت‌زمان زیادی از عمر خود را در دریا گذراند. او نیز مانند شخصیت اصلی داستانش، بی‌هیچ دلیل مشخصی، از کارش در دریا کناره‌گیری کرده و هنگامی که پیشنهاد ناخدایی کشتی به او داده شد، آن را پذیرفت. موضوع اصلی داستان کنراد، دریانوردی و ماجراهای بسیار آن نیست؛ بلکه تحولات درونی و سیر تفکرات شخصیت اصلی داستان است. به عبارتی، عبور از «مرز سایه»؛ که کنراد آن را معادل گذر از خامی می‌داند. داستان کنراد، برخلاف داستان‌های دریانوردی رایج، ماجراجویانه نیست؛ هیجانی ندارد؛ بلکه برعکس؛ مراد نویسنده همین عدم وقوع ماجرا، رخوت و یکنواختی است. علیرغم یکنواختی بیرونی، میان جوانی که در ابتدا گام به عرصه کشتی می‌گذارد، با جوانی که در پایان، از آن قدم بیرون می‌گذارد، فرسنگ‌ها فاصله است... - خلاصه‌ای از کتاب صوتی مرز سایه: عنوان کامل این رمان صوتی، «مرز سایه: اعترافات» است. همانطور که از عنوان این رمان صوتی برمی‌آید، این داستان نوعی اعتراف، از عمق وجود ناخدای جوان و به عبارتی، کنراد است که صمیمانه و بی‌پرده، برای مخاطب بیان می‌شود. ما از نزدیک، با افکار و تغییر و تحولات درونی شخصی آشنا می‌شویم که شاید بیش از آنچه گمان می‌بریم، قادر به درکش باشیم؛ چرا که کنراد، سخن از روح انسانی مشترک دارد... آندری وایدا کارگردان نام‌دار لهستانی، در سال ۱۹۷۶ فیلم بلندی با اقتباس از این رمان ساخته‌ است. - قسمتی از کتاب مرز سایه: «فقط جوان‌ها چنین لحظاتی دارند. نه آن‌ها که خیلی جوان‌اند. آ‌ن‌ها که خیلی جوان‌اند، به مفهوم واقعی کلمه، هیچ لحظه‌ای ندارند. خاصیت اوایل جوانی این است که شخص به لحاظ استمرار زیبای امیدی که هیچ وقفه و درون‌نگری‌ ای نمی‌شناسد، همیشه جلوتر از زمان خود زندگی می‌کند. آدم در کوچک دوران پسربچگی را پشت سرش می‌بندد و وارد باغی لبریز از سحر و جادو می‌شود. حتی سایه‌های این باغ نیز تلالوی نوید و مژده دارند. هر پیچ جاده اغواگر و فریبنده است؛ و دلیلش این نیست که این سرزمین یا قلمرو کشف نشده‌ است. انسان می‌داند که همه ابنای بشر از همین مسیر گذر کرده‌اند. آنچه انسان از آن توقع تجربه احساسی یکه دارد، جذبه تجربه جهان است. بخشی کوچک که از آن خود انسان باشد». توصیف زیبای کنراد از دوران جوانی، نشان از درک ژرف او نسبت به عمق وجود انسان دارد. کنراد در ادامه می‌نویسد: «و زمان هم هم‌چنان ادامه می‌یابد تا سرانجام انسان در پیش رو مرز سایه‌ای را می‌بیند که به او هشدار می‌دهد قلمرو اوایل جوانی دیگر به پایان رسیده و باید پس سر گذاشته شود. این دورهای از زندگی است که در آن چنین لحظاتی فرا خواهند رسید. چه لحظاتی؟ خوب، لحظات ملال، خستگی، نارضایتی، لحظات شتاب‌زدگی. منظورم لحظاتی است که جوان‌ها به اقدامات عجولانه گرایش دارند، مثلا ازدواج ناگهانی یا رهاکردن یک شغل و حرفه بدون هیچ دلیل موجهی.» ناخدای جوان داستان، مانند خود کنراد، به جایی رسیده است که دیگر نمی‌تواند ادامه دهد. او دلیلی برای کناره‌گیری از کار و زندگی‌اش ندارد؛ اما دلیلی هم لازم نمی‌بیند. او به لحظه‌ای در زندگی رسیده و تصمیمی می‌گیرد که از او آدمی دیگر خواهد ساخت.... «و من ناگهان همه این‌ها را رها کردم. درست مثل پرندهای که از روی شاخه‌ای دنج و راحت پر بکشد، آن کار و کشتی را رها کردم. پنداری ناگهان و بی‌اختیار از جایی صدای زمزمه‌ای شنیده یا چیزی دیده‌ بودم. خب، شاید! یک روز حق کاملا با من بود و روز دیگر همه چیز بر باد رفت. شکوه، شیرینی، جذابیت، رضایت همه‌ چیز. می‌دانید منظورم چیست؟ این لحظه هم یکی از آن لحظه‌های خاص زندگی بود. بیماری اواخر جوانی به جانم افتاد و من را با خود برد؛ یعنی من را از عرشه آن کشتی دور کرد». درباره جوزف تئودور کورژینوسکی: جوزف تئودور کورژینوسکی در سال ۱۸۵۷ میلادی در بردیچیف واقع در امپراطوری روسیه (بخشی از اوکراین امروزی) متولد شد. او تنها فرزند آپولو کورژینوسکی، نویسنده، مترجم، فعال سیاسی و بعد هم انقلابی بود. پدر کنراد در آموزش او نقش بسیار مهمی را ایفا کرد. او کنراد را با ادبیات انگلیس و فرانسه آشنا نمود. آنها با هم شکسپیر و ویکتور هوگو می‌خواندند. کتاب «کارگران دریا» اثر ویکتور هوگو، تاثیر ویژهای بر روی کنراد جوان گذشت؛ تاثیری که تا بزرگ‌سالی وی ادامه داشت. او همچنین در کودکی با ادبیات لهستان و به‌ویژه اشعار سبک رمانتیسم ادبیات لهستان، آشنایی عمیقی پیدا کرد. خانواده کنراد به دلیل فعالیت‌های سیاسی پدر، بسیار جا به جا می‌شدند. آنها مدتی در شهرهای ورشو و کراکف واقع در لهستان امروزی زندگی کردند. کنراد در سال ۱۸۷۴ میلادی و در حالی که شانزده‌ ساله بود، به مارسی فرانسه فرستاده شد تا یک دوره کارآموزی دریانوردی را بگذراند. بعد از گذشت ۴ سال کارآموزی در فرانسه و کار روی کشتی‌های فرانسوی، کنراد به نیروی تجاری دریایی انگلستان پیوست و قریب به ۱۵ سال بعد را، به تجارت در دریا گذراند. بیشتر داستان‌ها و رمان‌های کنراد و بسیاری از شخصیت‌های این داستان‌ها، برگرفته از تجربیات واقعی کنراد در دریا هستند و در بسیاری از مواقع، از نام‌های اصلی آن‌ها، گاه با تغییری کوچک، در داستان‌هایش استفاده شده‌ است. کنراد در بیست سالگی و در پایان کارآموزی ۴ ساله‌اش در مارسی فرانسه، اقدام به خودکشی کرد. او با یک اسلحه به قفسه سینه خود شلیک کرد، اما از این اقدام، جان سالم به در برد. بنا به گفته عمویش، کنراد مقروض بود و از روی استیصال، این کار را انجام داده بود. این که کنراد تا چه حد واقعا قصد کشتن خود را داشته است، مشخص نیست؛ اما اقدام او نشان از وضعیت روحی افسرده و متزلزلش در آن زمان داشت. سال‌ها بعد، در سال ۱۸۸۶ میلادی، کنراد درخواستی را مبنی بر دریافت ملیت انگلیسی به دولت انگلستان تقدیم کرد که به سرعت پذیرفته شد. کنراد یکی از بهترین رمان‌نویس‌ های ادبیات انگلیسی به شمار می‌آید؛ این در حالی است که او تا اوایل بیست سالگی‌اش، به زبان انگلیسی مسلط نبود. از جوزف کنراد، ۱۳ رمان و ۲۸ داستان برجای‌مانده است که از میان آن‌ها، می‌توان به دل تاریکی (۱۸۹۹)، کاکاسیاه کشتی نارسیسوس (۱۸۹۷)، فری‌ای هفت جزیره (۱۹۸۷)، نوسترومو (۱۹۰۴)، طوفان دریا (۱۹۰۲) و لرد جیم (۱۸۹۹) اشاره نمود. کنراد در آگوست سال ۱۹۲۴ میلادی در خانه‌اش در بیشپزبورن انگلستان، بر اثر سکته قلبی، جان خود را از دست داد و در گورستان کنتربری به خاک سپرده شد.
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
mp۳
حجم
180.۷۷ مگابایت
مدت زمان
۰۴:۱۹:۰۲
نویسندهجوزف کنراد
مترجمسهیل سمی
مترجم دومسهیل سُمّی
راوی پیمان قریب پناه
ناشراستودیو نوار
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۱/۰۲/۰۶
قیمت ارزی
5.۵ دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
mp۳
۱۸۰.۷۷ مگابایت
۰۴:۱۹:۰۲

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
3
از 5
براساس رأی 5 مخاطب
5
0 ٪
4
40 ٪
3
20 ٪
2
40 ٪
1
0 ٪
3 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
4

داستان این کتاب یادآور شعر دریانورد پیر اثر کولریج شاعر رمانتیک انگلیسیه که ترجمه‌ش در کتاب مکتبهای ادبی رضا سیدحسینی اومده. نویسنده قطعا از اون شعر الهام گرفته و البته روایتش تازگیهای مختص به خودش رو هم داره. روایت این کتاب با اینکه فراز و فرود رمانهای متداول رو نداره اصلا کسالت‌آور نیست. اجرای راوی هم البته خیلی خوبه

4

داستان جالبی بود ولی انقد که تیکه ای از کتاب &#۳۴;مردی که می‌خندد &#۳۴; توصیف های جذاب دریایی داشت این نداره ولی بازم خوب بود و راوی هم که خوب تونستن از پس داستان بربیان

3

در خوب بودن این کتاب که هیچ شکی نیست، اما راوی صدای تمامی مخاطب‌های شخصیت اصلی را همه با لودگی و مسخرگی ادا کرده!! که جای تعجبه

3
(6)
٪30
60,000
42,000
تومان
٪30
مرز سایه
مرز سایه
جوزف کنراد

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
مرز سایه
جوزف کنراد
استودیو نوار
3
(6)
٪30
60,000
42,000
تومان