نگراناسور شاد و شنگول لِیلِیکُنان روی شنهای طلایی بپربپر میکرد.
تازه، نقشهی معرکهای هم برای پیکنیک کشیده بود!
اُه!اُه! مارمولک یک خبر بد دارد...
یعنی چی شده؟
پروانههای نگرانی اینجا چه کار میکنند؟
نگراناسور با خودش فکر کرد اگر...
به اندازهی کافی خوراکی نداشت باشم؟
در جنگل گم شوم؟
هوا توفانی شود؟