دنیای ادبیات پر از قصههایی از سراسر دنیاست. این بار پای یک داستان کرهای وسط است. داستانی به نام بادام که نهتنها در کره که در بسیاری از کشورهای دنیا سروصدا به پا کرده است. کتاب almond اولینبار در سال ۲۰۱۷ به زبان کرهای منتشر شد و نقدها و نظرات مثبت زیادی دریافت کرد. این کتاب از آن دست داستانهایی است که میتواند یک آخر هفتهی خوب را برایتان بسازد.
داستان بادام به بررسی یک مشکل پزشکی به نام آلکسی تایمیا میپردازد که افراد مبتلا به آن نمیتوانند احساسات خود را بهدرستی ابزار کنند. این اتفاق بهخاطر وجود یک نورون بادام شکل در مغز این افراد است. قهرمان داستان وون پیونگ سون که یک پسر نوجوان ۱۵ ساله است به همین بیماری مبتلا است و در این داستان روایت مبارزهی او با این محدودیت را میخوانیم. داستان از زبان قهرمان آن نوشته شده است و روایتی متفاوت از این بیماری عرضه کرده است که احساس همدلی ایجاد میکند.
این کتاب به زبان فارسی هم برگردانده شده است. مترجم این اثر مریم بردبار است که آن را از روی نسخه انگلیسیبهفارسی برگردانده است. انتشارات کتیبه فارسی ناشر این کتاب است. فیدیبو نسخه الکترونیک این اثر را در دستهبندی داستان و رمان چاپ کرده است و میتوانید به سراغ خواندن آن بروید.
داستان کتاب داستان پسر نوجوانی به نام یونجائه است که از آلکسی تایمیا رنج میبرد. کسانی که به این بیماری مبتلا هستند نمیتوانند ترس و خشم خود را بهدرستی بروز دهد. همین موضوع باعث شده است او دوستی ندارد و همراه با مادر و مادربزرگش که تمام تلاش خودشان را میکنند تا او زندگی امنی داشته باشد زندگی میکنند. مادر او یک مغازهی کتابفروشی دستدوم دارد و آنها طبقهی بالای آن زندگی میکنند. این خانه پر از یادداشتهایی است که به یونجائه میگوید چگونه باید احساسات خود را نمایش دهد. تراژدی زمانی آغاز میشود که در یک حادثهی تیراندازی خشونتبار مادر و مادربزرگش کشته میشود و او به کنج انزوا کشیده میشود تا اینکه با پسر دیگری که او هم عجیبوغریب است در مدرسه آشنا میشود
سون وون پیونگ نویسنده، رماننویس و فیلمساز کرهای است که در سال ۱۹۷۹ در سئول به دنیا آمد. پدرش سیاستمدار بود و خودش هم در کالج جامعهشناسی و فلسفه خواند. او معتقد است جامعهشناسی روی دیدگاهش بسیار اثر داشته است و توانسته برایش مفید باشد. او خیلی زود در صنعت فیلمسازی شروع به کارکرد و در سال ۲۰۰۱ برنده جایزه نقد فیلم را دریافت کرد. او در رشتهی کارگردانی هم درسخوانده است و تعدادی فیلم کوتاه را هم کارگردانی کرده است. او چندین داستان و رمان هم نوشته است و در داستانهایش به مسائل اجتماعی انتقادی اشاره میکند. مشهورترین اثر این نویسنده رمان بادام است.
کتاب بادام در نوع خودش یک اثر متفاوت است. این اثر با روایت یک داستان اثرگذار تلاش کرده است بیماریای که از سال ۱۹۷۰ میلادی در محافل پزشکی از آن صحبت کرده است را با روشی مناسب عموم معرفی کند و مردم را نسبت به آن آگاه میکند. این کتاب فرصت درککردن افراد مبتلا به آلکسی تایمیا را برای دیگران فراهم میکند و نشان میدهد چگونه میتوان به این افراد کمک کرد زندگی بهتر و سادهتری داشته باشند. این کتاب از نظر ادبی هم کتاب ارزشمندی است و برای افرادی که از داستان خواندن لذت میبرند مناسب است.
مشخص شد که دزد واقعی شخص دیگری بوده است. او همان پسری بود که در ابتدای سال تحصیلی با صدای بلند از من پرسیده بود از اینکه کشتهشدن مامان بزرگ را جلوی چشمم دیدهام چه حسی داشتهام. او پیش معلم رفته و اعتراف کرده بود که خودش نقشهی همه چیز را کشیده بوده است. هدف او پول نبوده، بلکه فقط میخواسته ببیند واکنش افراد در این شرایط چگونه است. وقتی معلم از او پرسیده بود چرا باید همچنین کاری کند، او فقط جواب داده بود «فکر کردم با حاله»
اما معنایش این نبود که بچهها برای گان احساس تأسف میکردند. بههرحال لسو یان دیر یا زود دردسر درست میکرد. چشمم به چنین پیامهایی در چتهای تلفنیشان میافتاد.
استاد یان به حدی لاغر و نحیف شده بود که گویی روزها غذا نخورده است. او به دیوار تکیه داد و لبهای خشک ترکخوردهاش را تکان داد.
«من هرگز تو زندگیم کسی رو کتک نزده بودم. هرگز اعتقاد نداشتم که کتکزدن چیزی رو حل میکند. اما ما لیسو رو زدم. دو بار. هیچ راهحل دیگهای برای اینکه جلوش رو بگیرم به ذهنم نرسید.»
من گفتم: «یک بارش توی رستوران بود. از پشت پنجره دیدمتون.»
کتاب بادام بک کتاب خواندنی و جالب در عصر امروز است. یکی از رمانهایی که از دل زندگی ما بیرونآمده است و میتوانیم با آن احساس نزدیکی کنیم. اگر شما از این کتاب خوب لذت بردهاید و فکر میکنید توانسته است رویتان اثر بگذارد رمانهای دیگری هم در دنیای ادبیات وجود دارد که میتوانید به سراغشان بروید. در ادامه تعدادی از این رمانها را معرفی میکنیم:
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 1.۰۸ مگابایت |
تعداد صفحات | 200 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۴۰:۰۰ |
نویسنده | وون پیونگ سون |
مترجم | مریم بردبار |
ناشر | انتشارات کتیبه پارسی |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۱۲/۱۸ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 65,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
این داستان، دچار چند پارگی ست، و تا شاهکار بودن ، فاصله زیادی داره، داستان پر از حرفهای زشت و رکیک ، فحاشی ، خون و خونریزی و جنايت هست و بنابراين اصلا مناسب کودکان و نوجوانان نیست، اما بهتر از افراد بزرگسال اون رو بخونند چون پر از نکات مهم درباره نوجوانان هست که میتواند در بهبود روابط پدر و مادرها با نوجوانشون موثر باشه،یونجی بسیار شبیه موسو در بیگانه و گان بسیار شبیه هولدن در ناطور دشت هست که هر دو رفتار غیرطبیعی دارند، هر چند خود داستان در حد اون کتابها نیست،،،اما چند مورد مهم درباره داستان هست که بدون اسپویل اونها رو مطرح میکنم ۱- چطور در کشور جهان اولی کره جنوبی، اینهمه با کودکان و نوجوانان حتی در مدرسه!بدرفتاری میشه ؟؟ سازمانی برای حمایت از کودکان ندارند آیا ۲- چرا هیچ مددکار دولتی یا خصوصی به داد یونجی نمیرسه و اون رو در جامعه رها میکنند ، حتی در کشور های جهان سومی!!! هم مددکار اجتماعی واسه کودکان هست ۳- چرا اینهمه آدم با سرنوشت عجیب دور یونجی رو گرفتند ۴- این داستان اصلا با روح هالیو (ترویج فرهنگ کره ای )جور در نمیاد، پس چطور اجازه نشر گرفته!!!!،
⚠️⚠️ حاوی اسپویل⚠️⚠️ کتاب خیلی قشنگی بود. عشق بی قید و شرطه که میتونه همیشه نجات بخش باشه❤️ چیزی که گان ازش بی بهره بود، ولی یونجی_ که خودش هم زندگی خاصی داشت ولی از اون عشق بهره مند شده بود_ تونست به دادش برسه در واقع نه فقط یونجی به گان کمک کرد بلکه گان هم متقابلا، دو تا آدمی که بخاطر خاص بودن شرایطشون توسط ج امعه طرد شدن و درک نشدن و به همین واسطه دوستای خوبی هم برای هم شدن
من از طریق bts با این کتاب آشناشدم . هرچی به پاپانش نزدیک تر میشی داستان جذاب تر و قشنگ تر میشه به طوری که به نمی تونی زمین بزاریش ☺️👦🧑
من همیشه داستان باید برام جوری شروع بشه که جذاب باشه و بتونه من و جذب کنه ، این داستان برام خیلی قشنگ بود و باعث میشد خیلی ناخواسته با تمام شخصیت ها ارتباط برقرار کنم، برای من خوندنش با ارزش بود
در حدی که دربارش شنیده بودم که شاهکاره، نبود ولی میتونم بگم کتاب خوبی بود. شاید بخاطر فحش ها و بعضی از توصیفاتش خیلی مناسب کودکان نباشه. ترجمه خیلی خوب و روونی داشت و به راحتی تونستم با داستان ارتباط برقرار کنم. خلاصه داستان بدون اسپویل: داستان پسریه که نمیتونه احساسات رو مث بقیه انسانها تجربه کنه و همین باعث شده زندگیش متفاوت بشه.
لطفا به فیدی پلاس اضافه شود و اگر نسخه صوتی هم تولید شود چه بهتر
جز کتاب هایی بود که بی جهت معروف شده بود، بادام یکی از عادی ترین کتاب هایی بود که خوندم و تمام کتاب صرفا یک روزمرگی از یک پسر بود ک تنها اختلافی که با بقیه کتاب ها داشت این بود که شخصیت اصلی احساسی نمیکرد، وگرنه چیز جالب یا فوق العاده ای توی نوشته ها ندیدم و از ۱۰ . ۴ میدم به کتاب.
داستان خوبی بود.من هم همیشه این اعتقاد رو دارم که افرادی مثل گان واقعا افراد احساساتی و زود رنجی هستن. بخاطر همین ویژگی ها و نامهربانی های مردم و دنیا کم کم طرد میشن و میخوان وجود و قدرتشون رو با تخریب کردن نشون بدن.
به نظرم نويسنده موضوع جذابي مثل نداشتن احساسات رو با نوشتن اين كتاب اون هم به اين شكل و پايان بسيار لوس و بي مزه كرد...خوندنش رو توصيه نميكنم اگر كتاب خوان حرفه اي هستيد اما اگر گهگاهي كتاب دستتون ميگيريد براي پر كردن وقت كتاب بدي نيست
خیلی کتاب خوبیه خیلی :)) و خواهشا اسپویل نکنین ما مثلا میاییم نظرارو میخونیم ببینیم کدوم کتاب قشنگه و خوبه یا نه بعضیا تا آخرشو اسپویل میکنن بعد میزنن خطر اسپویل بابا نکنین دیگه :/