
وقتیکه هوا روشن شد...
نسخه الکترونیک وقتیکه هوا روشن شد... به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره وقتیکه هوا روشن شد...
دختری جوان در یک آلاچیق روبهروی دریا نشسته و روی کاغذهایی مینویسد. بعد دست از نوشتن میکشد و خیره به دریا مینگرد؛ بیقرار است و پوست اطراف ناخنهایش را میکند. از آلاچیق بیرون میآید و از پرندهای که بالای دریا پرواز میکند عکس میگیرد. ناگهان باد و باران شدید و دریا طوفانی شده و کاغذهای او پراکنده میشوند. دختر به آلاچیق برمیگردد و کاغذهایش را برمیدارد. وسط کار از جمعآوری کاغذها دست میکشد و از آلاچیق بیرون میرود، رو به دریا ایستاده و آرام اشک میریزد.
نظرات کاربران درباره وقتیکه هوا روشن شد...