نویسنده کسی است که مینویسد. شما وقتی به فکر نوشتن میافتید که طرحی در سر داشته باشید. نوشتن فکر کردن است چون چیدن و آرایش کلام است و کلام تنها رسانهی فکر است. هر رمان با طرح موضوعی شروع میشود، در واقع طرح گام نخستی است که برای نوشتن داستان برداشته میشود. هر کس ممکن است طرحی برای نوشتن رمان داشته باشد اما برای خلق رمان باید عناصر سازنده آن را شناخت. بدون این شناخت طرح فقط ماده خامی است و اگر روی کاغذ بیاید از ارزشی برخوردار نیست. از این رو با ارائه طرح، داستانی به وجود نمیآید. طرح در حکم جرقهای است که موجب زایش داستان میشود وگرنه به خودی خود نشانهای از داستان ندارد. ممکن است دیگران همچنین طرحی در ذهن داشته باشند. آنچه به این طرح شناسنامه میدهد و از طرحهای دیگر متمایز میکند بهرهگیری نویسنده از عناصر داستان طبق ذوق و سلیقه خود و بینش و مهارت او در ارائه آن است. درکل کتاب راهنمای رماننویسی اثر جمال میرصادقی به خصوصیاتهای ساختاری و معنایی و انواع متنوع رمان پرداخته است.