ما از کره شمالی تقریبا هیچ اطلاعاتی نداریم؛ از وضعیت مردم و زندگیشان، از شرایط حاکم بر کشور و غیره. هیونسئو لی از کشورش کره شمالی فرار کرده است و رنجها و سختیهای این مسیر پر فراز و نشیب را روایت کرده است. دختری که سعی میکند با به یادآوردن خاطرات و سرگذشت غمگینش مردم جهان تصویری دقیقتر و واقعیتری از اتفاقاتی که در کره شمالی میافتد داشته باشند.
کتاب دختری با هفت اسم سال 2015 منتشر شد و خیلی زود در لیست کتابهای پرفروش نیویروکتایمز قرار گرفت و همچنین در همان سال نامزد جایزه بهترین اتوبیوگرافی به انتخاب گودریدز شد. این کتاب با ترجمهی الهه علوی توسط نشر کوله پشتی منتشر شده و شما میتوانید نسخه الکترونیک این کتاب را از فیدیبو بخوانید.
هیونسئو در معنی کلمه یعنی آفتاب و بخت. این نامیست که او خودش بعد از آزادی برای خودش انتخاب کرد. این اسم را انتخاب کرد تا ادامهی زندگیاش را در روشنایی و گرما ادامه دهد و دیگر به تاریکی برنگردد. او در سن هفده سالگی تصمیم گرفت از کره شمالی فرار کند. او تصمیم داشت از کشوری فرار کند که بیرحمترین و حتی پنهانکارترین دیکتاتوری مخفی جهان را داشت. زمانی که این تصمیم را گرفت حتی فکرش را نمیکرد که برای دیدن خانوادهاش باید دوازده سال صبر کند. او برای ما ماجرای فراری پر از وحشت و استرس را روایت میکند و انگار که ما هم یک بار همراه او فرار میکنیم.
او برای حفظ امنیت دوستان و بستگانش که هنوز در کره شمالی زندگی زندگی میکنند، برخی از اسامی را در کتاب تغییر داده و از بعضی جزئیات صرف نظر کرده است. جز این، تمامی ماجرایی که روایت میکند بر اساس وقایعیست که اتفاق افتاده است. اتفاقاتی که خودش به یاد آورده است و یا دیگران برای او تعریف کردهاند. او خودش معتقد است داستانش برای افرادی که مثل خودش در کره شمالی به دنیا آمدهاند و از آن فرار کردهاند داستان عجیبی نیست. اما با شنیدن این داستان مخاطبین احتمالا از خود میپرسند چرا هنوز کشوری وجود دارد؟ و از آن هم عجیبتر؛ هیونسئو هنوز کشورش را عاشقانه دوست دارد و حتی دلش برای آنجا تنگ شده است. شاید درک این مسئله سخت و دشوار باشد اما با خواندن این کتاب و روایت آزادی این دختر متوجه نوعی بلوغ فکری و تغییر میشویم که چیزی شبیه بیدار شدن است.
هیونسئو لی، نویسنده و فعال حقوق بشر متولد اول ژانویه 1980 در هیسان کره شمالیست. او از کره شمالی فرار کرد ، به صورت غیرقانونی به چین رفت و در آخر در کره جنوبی پناهنده شد و توانست شهروندی این کشور را کسب کند. سپس نزد خانوادهاش بازگشت و با وجود خطرات و ریسک زیاد مادر و برادر خود را نیز از طریق چین و لائوس به کره جنوبی آورد. او فقط کتاب دختری با هفت اسم را نوشته است و این کتاب به چندین زبان ترجمه شده است و در فروش موفق بوده است.
هیونسئو با این کتاب سعی دارد حقیقت کره شمالی را روایت کند و آنقدر از این کشور هیچخبری به ما و اهالی جهان نمیرسد که وقتی یک نفر از آن جا به این شکل روایت میکند طبعا خواندنی و جذاب است. از طرفی دیگر او میخواهد این کتاب تشویقی باشد برای افرادی مثل خودش که بدون کوچکترین آمادگی ذهنی، در تلاش هستند تا با زندگی جدیدشان کنار بیایند.
این کتاب در بخش زندگینامه، سفرنامه و خاطرات با لحنی ساده و صمیمانه جنایات بیرحمانه و وحشتناک کره شمالی را روایت میکند و ما را با جهانی دیگر که حتی شاید باورمان نشود آشنا میکند.
چهار سال اول عمرم را در خانوادهای پرجمعیت با چند خاله و دایی در استان ریانگ گانک سپری کردم. قرار بود بعد از ازدواج پر و مادر خانهبهدوش شویم و بهخاطر پدر و به شهرها و پادگانهای مختلف کشور سفر کنیم اما آن چهار سال اول وابستگی عاطفی عمیقی نسبت به هیسان در من ایجاد کرد و این وابستگی تا آخر عمر رهایم نکرد.
استان ریانگ گانک مرتفعترین قسمت کره است. منظرهی کوههایش در تابستان دیدنی است. زمستانهایی برفی و سرد دارد. در دوران استعمار (1910-1945)، ژاپنیها راهآهن و کارخانههای چوببری را وارد کره کردند. بعضی روزها همهجا را بوی کاجهای تازه برید پر میکرد. این استان هم اماکن مقدس انقلاب اطراف کوه پتکو، بلندترین قله کره شمالی را احاطه کرده بود و هم برعکس، محلی بود که تبعیدیهای منطقهی بیمحصول بیکام، از خانوادههای خیانتکار به رژیم به آنجا فرستاده میشدند.
وقتی بچه بودم، هیسان مکان جالبی برای زندگی محسوب میشد. نه بهخاطر هیجانش - هیچ جا در کشور ما صحنهی تئاتر، رستوران و خردهفرهنگهای به روزی نداشت. جاذبهی شهر ما مجاورت آن به رودخانهی باریک یالو، مرز باستانی کره و چین بود.
اگر این کتاب را دوست داشتید و به کتابهای سفرنامه و خاطرات علاقه دارید خواندن سه کتاب دیگر را هم به شما پیشنهاد میکنیم و امیدواریم از خواندن آنها هم لذت ببرید.
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 2.۳۷ مگابایت |
تعداد صفحات | 432 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۴:۲۴:۰۰ |
نویسنده | هیئون سئو لی |
مترجم | الهه علوی |
ناشر | انتشارات کتاب کولهپشتی |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The girl with seven names: a escape from North Korea |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۹/۲۸ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 85,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
سلام به همگی.اولین کتابی که از کره شمالی خوندم، کتاب روح گریان من بود که فوق العاده بود. برای همین رفتم سراغ کتابهای بیشتر. فرار از اوردگاه ۱۴ حسرت نمیخوریم رهبر عزیز دختری با هفت اسم و غیره... راجب این کتاب که چطور خوندمش، خیلی تصافی و کاملا غیره منتظره در کامنت ها یکی پیشنهاد داده بود و منم بلافاصله اون خریدم و همینطور که بعضی از دوستان گفتن در یک روز خوندم. جذابیت این کتاب، تجربه های بود که ما حتا تصورش رو نمیکنم اتفاق افتاه، که احساس میکنی انگار اونا رو لمس کردی، شاید بخاطره اینه که کشور ما یجواریی شبیه به کره شمالیه و همین باعث میشه نویسنده رو به معنی واقعی کلمه حس کنی و درک کنی. جذایبت کتاب خیلی زیاده مثلا جای که به طور کاملا تصادفی از مرز کره عبور میکنه و میره چین پیش یکی از فامیل هاش و همین که توی اتاق تنها باشه و از پنجره آدما رو توی ماشین هاشون ببینه که در خیابون در حین حرکت موسیقی ازشون پخش میشه براش خیلی جذاب و هیجان داشت، توی کره اینا ممنوع بود. با این همه سخت به شما توصیه میکنم حتمان کتاب رهبر عزیز رو بخونید، یه کتاب فوق العاده شاید جذاب تر از این کتاب، هرچند هر کتاب جذابیت خودش رو داره. ممنون. یه پیشنهاد دارم برای فیدیبو خیلی خوب میشد اگه یه لیست آرزوها درست کنی. الهایی هستم از اهواز. با سپاس
اولین باریه که فیدیبو نظر میدم، اگه در خرید این کتاب شک دارید، شک نداشته باشید و بخرید، بخونید یا امانت بگیرید؛ واقعن عالیه. برای من نوع زندگی در کره شمالی و دیکتاتورترین، توتالیترترین و منفورترین حکومتِ کمونیستیشون فارغ از داستان و سرگذشت شخصیت جالب بود. شستشوی اذهانِ جامعه به وسیله رسانههای همگانی مثل مدارس و مراکز نشر پروپاگاندا، و منفور نشون دادن آمریکا، کرهجنوبی و ژاپن دردآور بود. برام پدیدهای جدیدی نبود؛ در ایران هم به نوعی اعدامهای سیاسی، سرکوب هرگونه تظاهرات و متابعتسازی هشتاد میلیون نفر رو به صورتی مشاهده کردم. و درنهایت دیدم که بعد شبهایی تاریک، خورشید طلوع کرد. داستانی امیدوارانه، گیرا و جذاب.
شوکه کننده. پ ر اضطراب. خواندنی. هم بسیار داستان جالب، حقیقی و لذت بخشی داشت، هم پر از ناراحتی و نگرانی بود. به امید آزادی در تمام کشورهای دنیا. یه قسمت کوچیک و مورد علاقه ام رو مینویسم:&#۳۴;ممکن است حکومت های دیکتاتوری بسیار قوی و منسجم بنظر برسند، اما همیشه از آنچه نشان میدهند ضعیف ترند. آنها را هوسرانی یک مرد اداره میکند، مردی که حتی قادر نیست مثل دموکرات های دیگر، در یک بحث و مناظره معمولی شرکت کند، چون او فقط از طریق ایجاد وحشت حکمرانی کرده و تنها کسی است که حق دارد از حقوق بشر بهرهمند شود.&#۳۴;
حوری از این کتاب خوشم اومده که فقط میخوام این دختر کتاب بنویسه و من با اشتیاق بخونم به خصوص نوع روند داستان طوریه که فصل به فصل با سن نویسنده میگذره و احساس میکنم منم دارم باهاش بزرگ میشم درک میکنم و سوال میکنم و انگار من خواننده هم تو کره شمالی هستم فوق العاده ست نظمی که نویسنده در بیان شرایط داره به شدت قلم گیرا و ترجمه خوبی داره و همین کار منو برای انتخاب کتاب بعدی برای خواندن سخت کرده دیگه راحت هر کتابی رو نمیپسندم و در انتها حتما توصیه میکنم که بخونیدش.
خیلی از خوندنش لذت بردم،من هم برادری دارم که همیشه فکر میکنم اگر مهاجرت کنم چند وقت یکبار ممکنه ببینمش🥲🥲 واقعا درکش میکردم هر چند که سختیهای من کجا و اون دختر کجا. بهش افتخار میکنم که انقدر با دل و جرأت بود تونست خودش رو بالا بکشه و زبان چینی رو به قدر خوب یاد گرفت که کسی شک نکنه اصالتا کجایی هست. واقعا آدم باهوشی بود که تونست این همه از موقعیت های خطرناک فرار کنه،البته که عنصر شانس هم باهاش یار بود اما باز هم بدون هوش و ذکاوت خودش نمیتونست .
واقعا داستان تکان دهنده ای برای من بود. تا حدودی میدونستم کره شمالی چجور جاییه ولی تا این حد فاجعه و فساد توی ذهنم نمیگنجید. چقدر درد،چقدر عذاب فقط برای رسیدن به حقوق اولیه و آزادی... فقط خوشحالم که راوی داستان در نهایت مزه آرامش رو چشید. خوندنش رو حتما بهتون توصیه میکنم. خلاصه داستان بدون اسپویل: روایتی واقعی از دختریه که بر حسب کنجکاوی از مرز عبور میکنه اما در ادامه مجبوره برای زنده موندن بجنگه و مدام فرار کنه.
کتابی که فکر کنم دو روزه خواندم ،روان غم انگیز و جذاب از کره ی شمالی چیزهایی می دانستم اما ابعاد وسیع تر اختناق وحشتناک آن را با خواندن کتاب بیشتر فهمیدم و لمس کردم،البته برای این اختناق مردم هم متهم اند هم نیستند هستند زیرا به هیچ چیز شک نمی کنند و مانند رباتی فرمان بردار و برنامه ریزی شده،شده اند و متهم نیستند چون مطلقا شناختی از آگاهی ندارند و در دنیایی بسیار بسته زندگی می کنند با خواندن کتاب فهمیدم ۱۹۸۴ واقعا وجود دارد....
این یکی از بی نظیر ترین کتاب هایی بود که خوندم. در قالب رمان، زندگی دختری از خانواده ی بلندمرتبه در کره ی شمالی به تصویر کشیده شد و خیلی دردناک بود که فهمیدم چنین آدم ها و حماقت هایی در دنیا وجود داره( اون هم تا این حد) به امید روزی که تمام آدما با دل امن و خوش در کنارهم به دور از دشمنی و تعصبات اخلاقی زندگی کنن
این کتاب فوق العاده است یعنی واقعا قابل بیان نیست بنظرم هر موقع از زندگی نا امید شدید این کتاب بخونید فوق العاده امید بخش و باعث میشه هیچ موقع نا امید نباشید از زندگی برخلاف نظر اکثر دوستان بنظرم این کتاب به مراتب خیلی بهتر از کتاب آکواریوم پیونگ یانگ هست و مهم تر اینکه کتاب جدیدتری هم هست در کل یکی از صد کتابی که باید قبل از مرگ بخونید
مجموعه کتابهایی که درباره مردم کره شمالیه در کل در عین جذابیت، تکان دهنده است... شدت محرومیت و فقر و ظلم در این داستان با توجه به محل جغرافیایی که داستان در آن روایت شده نسبت به کتاب فرار از اردوگاه شماره ۱۷ کمتره اما این کتاب هم دریچه ایست به آنچه پس از فرار پیشروی یک کره ایست... پیشنهاد میکنم مطالعه بشه...