این کتاب داستان حقیقی من و مبارزهام با سرطان خون است. در (خطر لو رفتن داستان) آخر هم میمیرم. پس میشود فقط با دیدن همین جمله، وانمود کنید کل کتاب را خواندهاید. اما شرمنده. کلمهای مخفی در این کتاب ذکر شده است که اگر کل متن را نخوانید، نمیتوانید پیدایش کنید. آن وقت دوستان کتابخوان دیگرتان میفهمند که با دیدن این پاراگراف، زرنگبازی درآوردهاید و ننگ بر شما!
حالا که اینطور است، باشد. کلمهی مخفی چیزی نیست به جز: غذای سگ.
پایان.
هنوز هستید؟ چه خوب. چون که کلمهی مخفی، غذای سگ نیست و من اصلاً درست نمیدانم سرطان خون چه کوفتی است. این فقط یک آزمون ویژه است تا مشخص شود چه کسانی واقعاً کتاب را خواندهاند.