دنیای تجارت دنیای عجیب و غریبی است. وقتی تصمیم میگیرد برای خودتان یک برند یا نام تجاری داشته باشید و در این مسیر گام بردارید در حقیقت شما در حال آغاز کردن یک رابطهی بسیار مهم هستید. رابطهای که باید بهخوبی شکل بگیرد و از آن مراقبت شود. دانلد میلر در کتاب هر برند یک قصه است از این رابطه و اهمیتی که دارد حرف میزند. این کتاب میتواند به شما کمک کند گامهایتان را محکمتر و قدرتمندتر بردارید.
Building a storybrand: clarify your message so customers will listen سال ۲۰۱۷ در آمریکا منتشر شد. این کتاب از چیزی حرف میزند که تمام رهبران کسب و کارهای بزرگ از آن خبر دارند و آن را به کار گرفتهاند، چیزی که باعث شده است آنها درآمد میلیون دلاری داشته باشند. بگذارید ساده بگویم اگر بلد نباشید محصولتان را درست معرفی کنید، شکست میخورید و این معرفی کردن به معنای استخدام کردن چند بازاریاب نیست. دانلد میلر در کتاب هر برند یک قصه است یک راه حل پیش روی مخاطبانش گذاشته است، راهحلی که تاکنون بارها و بارها امتحانش را پس داده است؛ ساختن قصهی برند خودتان. شما باید چیزی بیشتر از یک محصول به مشتریانتان بدهید، چیزی که در تعامل شما با مشتری اثرگذار باشد و باعث شود شما را فراموش نکند. این کتاب ۲۱۸ صفحهای یک کتاب مشهور و پرفروش نهفقط در آمریکا که در نقاط مختلف دنیاست.
هر برند یک قصه است سه بخش دارد و در مجموع سیزده فصل است، عنوان بخشهای این کتاب به شرح زیر است.
دانلد میلر در پیش گفتار این کتاب از خوانندگانش خواسته است ابتدا سعی کنند چارچوب ساخته استوری برند را بفهمند، سپس پیام برند خودشان را از این فیلتر رد کنند و سپس با چکشکاری آن را به چیزی تبدیل کنند که مخاطبان بیشتری برایشان دارد.
دانلد میلر در کتاب هر برند یک قصه است یک مسیر را ترسیم میکند. مسیری برای تبدیلشدن از یک تولیدکنندهی معمولی به یک صاحب برند که افراد زیادی دربارهاش حرف میزنند. او راز این مسیر را گفتن یک قصهی درست میداند. سؤالی که میلر در این کتاب از صاحبان کسب و کار پرسیده یک سؤال ساده است: «آیا محصول شما به مشتری کمک میکند با چیزهای ناخوشایند بهتر کنار بیاید.» جواب این سؤال باید بله باشد و اگر واضح نیست که چرا اینطور است شما باید آن را واضح کنید. چطور؟ به کمک قصهی برند خودتان. نکتهای که در این میان باید به آن توجه کنید این است که منظور از این موضوع این نیست که داستان خودتان را تعریف کنید، واقعیت این است که این موضوع برای هیچکس مهم نیست، برای مردم مهم داستان خودشان است. آنها دنبال نیازهای خودشان هستند و اگر شما بتوانید در داستان برندتان برای آنها جایگاهی قائل شوید آنها شما را بالا میبرند و به اوج میرسانند. اگر نتوانید قصهی قابل قبولی به مشتریهایتان بدهید آنها بیتفاوت از کنار محصول شما رد میشوند باید کاری کنید آنها احساس کنند محصول شما میتواند در شرایطشان تغییر ایجاد کند.
دانلد میلر یک نویسنده و مربی کسب و کار تگزاسی است که توانسته است کسب و کارهای زیادی را نجات دهد. او سال ۱۹۷۱ در هیوستون به دنیا آمد و تا بیست و یک سالگی در همین منطقه زندگی کرد. او در سال ۱۹۹۲ به پورتلند رفت تا در حوزهی چاپ کتب درسی دانش آموزی در این ایالت کار کند. او از سن کم اهل نوشتن بود و سرانجام اولین کتابش را در سال ۲۰۰۰ منتشر کرد؛ اما اولین کتاب پرفروش او ۴ سال بعد منتشر شد. این کتاب blue like jazz یا همان آبی مثل جاز نام دارد و در فهرست نیویورک تایمز قرار گرفت. همین تک کتاب کافی بود تا نویسندهاش در سراسر آمریکا معروف شود. دانلد میلر در زمینهی خودشناسی و خداشناسی هم نوشتههای جالبی دارد. کتاب او با نام «searching for God knows what» یکی از آثار پرفروش این نویسنده است. او پس از این اثر چندین کتاب دیگر هم نوشت که بعضی از آنها به کتابهای معروفی تبدیل شدند. نزدیکی ترسناک که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد یکی از بهترین کتابهای اوست که در زمینهی صمیمیت و ساخت روابط انسانی نوشته شده است.
تعداد کتابهای دانلد میلر در حوزه کسب و کار هم کم نیست. او سال ۲۰۱۲ کتاب «داستان سرایی» را نوشت که پیشزمینهای برای همین کتاب هر برند یک قصه است، است. میلر در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ هم کتابهای گره گشایی با بازاریابی و گره گشایی با کسب و کار را منتشر کرد که میتوانند برای هرکسی که در این حوزه فعالیت میکند انتخاب خوبی باشد. او این روزها در نشویل زندگی میکند و به ادارهی کمپانی خودش یعنی استوری برند مشغول است.
یکی از ناشران خوبی که در طی سالهای اخیر توانسته است بهروزترین آثار روایی جهان را در ایران ترجمه و عرضه کند اطراف است. هر برند یک قصه است را هم این ناشر با ترجمهی مترجم رسول بابایی در بازار عرضه کرده است. از آنجایی که این روزها بسیاری از افراد ترجیح میدهند کتابهایشان را روی گوشی یا تبلت بخوانند اطراف هم pdf و نسخه الکترونیک بسیاری از کتابهایش را عرضه کرده است. میتوانید هر برند یک قصه است را روی فیدیبو خریداری کرده و دانلود کنید. ک
این کتاب یک راه حل عملی است. هر برند یک قصه است جایی است که هر برند میتواند خودش را ارزیابی کند و ببیند واقعاً توانسته است صدایش را به مشتریهایش برساند؟ توانسته است کاری کند که افراد باور داشته باشند محصول او را نیاز دارند و این محصول میتواند کیفیت زندگی آنها را تغییر دهد؟ اگر این اتفاق افتاده است که شما یکی از موفقترینها هستید اما اگر اینطور نیست هر برند یک قصه است میتواند به شما کمک کند. این کتاب در آغاز از اهمیت قصه داشتن حرف میزند و میگوید برای داشتن این قصه باید علاوه بر احوالات بیرونی، احوالات درونی و فلسفی جامعهی هدف خود را هم بهخوبی بشناسید تا روایتتان را به شکلی تحویل دهید که برای آنها قابلفهم و البته قابلاستفاده باشد. مشتری از شما قصهای بزرگ میخواهد، آنهم دربارهی خودش، کتاب هر برند یک قصه است به شما کمک خواهد کرد بتوانید این قصه را به وجود بیاورید. این کتاب را بخوانید و به هرکسی که کسب و کاری دارد و فکر میکنید این کتاب میتواند به او کمک کند تا قدمهای بزرگتری بردارد توصیه کنید.
اصل اول استوری برند: قهرمان قصه مشتری است، نه برند شما.
تا وقتی قهرمان مجبور نباشد بمبی را خنثی کند، دل کسی را به دست آورد، دشمنی را شکست دهد یا برای بقای مادی و معنوی خود مبارزه کند، قصهای شکل نمیگیرد. قصه با یک قهرمان شروع میشود که چیزی میخواهد. بعد این سؤال مطرح میشود: آیا قهرمان به چیزی که میخواهد، میرسد؟
مخاطب پیش از آنکه بداند قهرمان چه میخواهد، علاقهی چندانی به سرنوشت او ندارد. به خاطر همین است که فیلمنامهنویسان باید هدف شخصیت را تقریباً در نه دقیقهی اول فیلم تعریف کنند. آیا شخصیت ناامید قصه بهجایی خواهد رسید؟ آیا دوندهی ماراتن به خطر پایان میرسد؟ آیا این تیم قهرمان میشود؟ اینها پرسشهاییاند که مخاطب را دو ساعت تمام درگیر میکنند. مهم است که در جایگاه یک برند چیزی را که مشتریمان میخواهد، تشخیص بدهیم، چون بهمحض این که بفهمیم مشتریمان چه میخواهد، این سؤال را در ذهنش شکل میدهیم: این برند واقعاً میتواند کمک کند به چیزی که میخواهم برسم؟
چند وقت پیش مدیران یک اقامتگاه لوکس از ما خواستند تا در شفافسازی پیام کمکشان کنیم. مثل بسیاری از شرکتهای دیگر دچار بحران هویت بودند. در تمام پروژههای بازاریابیشان تصاویری از رستوران، پیشخان پذیرش و کارکنان دیده میشد. همهی آگهیهایشان زیبا به نظر میآمدند، اما بهجز در مواردی که میخواستند ساختمانشان را بفروشند، مشتریها را به قصهی خاصی دعوت نمیکردند.
آنچه مشتریها واقعاً بیشتر از هر چیز دیگری میخواستند، تجربهای لوکس و آرامشبخش بود. بعد از قصهپردازی برند برای اقامتگاهشان، متن وبسایتشان را از قصههای طولانی دربارهی خودشان (که آنها را قهرمان نشان میداد) به تصاویر حمام گرم، حولهها و ربدوشامبرهای مخمل، ماساژ در چشمه آب گرم و فیلمی از صندلی گهوارهای که در پس زمینهاش درختهای حاشیهی زمین گلف در باد تکان میخوردند، تغییر دادند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۶۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 214 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۷:۰۸:۰۰ |
نویسنده | دانلد میلر |
مترجم |