در حال حاضر بسیاری از جامعهشناسان و پژوهشگران نسبت به تشدید شکافهای اجتماعی در جامعه هشدار میدهند و میگویند این واگرایی و چندقطبی شدن موجود در صورت تداوم میتواند بحرانساز شود و جامعه را در مسیری خطرناک و نگرانکننده قرار دهد. بسیاری از ما با انسانهایی مخالفت میکنیم که تفاوت فکری جدیای با ما ندارند، اما آنها را به شکل دیگری تصور میکنیم، چون نتوانستهایم یک دیگر را به درستی بشناسیم و درک کنیم. کتاب زن آقا از این جهت شایسته توجه است که تلاش میکند تصور ما را نسبت به بخشی از جامعه تغییر دهد و از واقعیتهای زندگی روحانیون به ما بگوید.
برای بسیاری از ما این سوال پیش میآید که زندگی یک طلبه یا روحانی چگونه است. او وقت خود را چگونه میگذراند و به چه کارهایی مشغول خواهد بود. اوقات فراغت طلبهها با چه کارهایی گذرانده میشود و آنها در روزهای تعطیل چه کارهایی میکنند.
کتاب زن آقا سفری به زندگی یک زوج طلبه خواهد بود که در آن با واقعیات زندگی آنها آشننا میشویم. البته این کتاب بیشتر به یک سفرنامه اشاره دارد و داستانی واقعی است. زهرا کاردانی و همسرش هر دو طلبه هستند و برای تبلیغ در ماه مبارک رمضان به روستایی در جنوب سفر کردهاند. تمام این داستان در یک ماه اتفاق میافتد ولی ما با بخشهای جالبی از زندگی روحانیون آشنا خواهیم شد. این زوج جوان دو فرزند به نامهای علی و نبات دارند. علی نسبتا بزرگتر است و میتواند راه برود، چند کلمهای را نیز به صورت ناقص تلفظ میکند. او کودک بازیگوش و شیرینی است و معمولا کارهای خندهداری از او سر میزند که باعث میشود پدر و مادرش حالت جدی خود را از دست بدهند و اگر از چیزی ناراحت هستند، آن را به راحتی فراموش کنند.
اما فرزند دیگرشان نبات تازه به دنیا آمده است و هنوز نمیتواند حرف بزند. او اکثر اوقات در کنار مادرش است
ما به طور کلی هنگامیکه نام یک طلبه را میشنویم، تصور میکنیم که او یک آقایی با عبا و عمامه است و محاسن بلندتری دارد.
در حالیکه دهها هزار تن از زنان در حال حاضر در حوزههای علمیه تحصیل میکنند و علوم دینی را در سطوح مختلفی یاد میگیرند. کتاب زن آقا از این جهت اهمیت دوچندانی پیدا میکند که یک زن طلبه از زندگی خود با همسرش و حضور در اجتماع سخن میگوید. با این حال نمیتوان این کتاب را یک روایت زنانه از زندگی طلبهها دانست. این کتاب اهمیت دیگری نیز دارد، آن هم این است که صدای خانوادههای طلبه و همسر روحانیون را به گوش جامعه میرساند و ما را با افکار، باورها، مشکلات و تجربه زیسته آنها به خوبی آشنا میکند. زیرا بسیاری از ما تصورات نادرست یا اغراق شدهای از خانوادههای روحانیون داریم و شناختمان نسبت به آنها کمتر است. بسیاری از ما ممکن است که خودمان را در قامت یک استاد دانشگاه تصور کنیم و به این بیاندیشیم که زندگی یک عضو هیات علمی دانشگاه چگونه است. اما افراد بسیار کمی وجود دارند که خودشان را در جای یک طلبه یا روحانی بگذارند.
کتاب زن آقا در پرداختن به زندگی طلبهها متوقف نمیشود بلکه نگاهی واقعی به زندگی و محیط پیرامون نیز دارد. این اثر از نحوه تعامل مردم با روحانیون و خانواده آنها سخن میگوید و تلاش میکند تا باور و نوع نگاه آنها را در قالب و چارچوب اتفاقات روزمره شرح دهد. لازم است بدانیم که به صورت کلی برنامههای تبلیغی در ماه مبارک رمضان، دهه اول محرم و دهه آخر صفر انجام میشود. در این مدت حوزه علمیه تعطیل است و روحانیون و طلابی که به درجه قابل قبولی از دانش دینی رسیده باشند و سخنرانانی توانمند به حساب بیایند، برای تبلیغ به مناطق مختلف فرستاده میشوند تا با برگزاری نماز جماعت و جلسات مختلف، به سوالات دینی مردم پاسخ دهند و بتوانند ارتباط بیشتری با نسل جوان داشته باشند، عموم طلاب برای تبلیغ به مناطق محروم، حاشیهای و روستایی فرستاده میشوند. ما در این کتاب با زندگی مردمانی ساکن در جنوب ایران آشنا میشویم که غرق در صفا، صمیمیت و سادگی است. نویسنده کتاب در این اثر تاکید میکند که تحت تاثیر اخلاقیات پاک و ارزشمند این مردم قرار گرفته است و توانسته معرفت و شناختش را افزایش دهد. با این حال میتوان رنگ و بوی فقر را در جای جای این سفرنامه دید.
خانم زهرا کاردانی در 21 آذر سال 1368 در شهر مشهد متولد شد، او دارای مدرک کاردانی گرافیک از دانشکده الزهرای مشهد است، خانم کاردانی در حوزه نیز تحصیل میکند و در حال حاضر طلبه سطح دو جامعه الزهرا است. ایشان با نوشتن کتاب زن آقا به شهرت رسید و توانستت در سال 1396 برنده جایزهای در جشنواره اشراق شود. کتاب دیگر این نویسنده خیابان 204 نام دارد که به حادثه منا در سال 1394 اشاره میکند. زهرا کاردانی در حال حاضر 32 سال دارد و مادر دو فرزند به نامهای علی و نبات است.
کتاب زن آقا حجم بسیار کمی دارد و اگر نیم ساعت از وقت روزانهتان را به مطالعه این کتاب اختصاص دهید، پس از سه روز مطالعه این کتاب به پایان میرسد. اگر از خواندن این کتاب لذت بردید به شما پیشنهاد میکنیم تا کتاب نجف، بیروت، دهلی تالیف حجت الاسلام سید جواد ورعی را نیز مطالعه کنید. این کتاب توسط انتشارات میراث اهل قلم به چاپ رسیده است و به دیدار تعدادی از طلاب ایرانی از حوزههای علمیه نجف، بیروت و دهلی و ملاقات با علما و طلاب آن حوزهها اشاره دارد. این کتاب هم یک سفرنامه است و هم به ما کمک میکند تا آشنایی بیشتری با حوزههای علمیه پیدا کنیم.
لباس ها را ازچمدان بیرون ريخته بودم و داشتم یکی یکی تا می کردمشان. لای بعضی شان یک شکستنی هم میگذاشتم. نبات خوابیده بود زیر مهتابی و سید داشت کتاب هایش را از دوروبر خانه جمع می کرد. سیدعلی را نشانده بودم پای لپ تاپ و برایش کارتون گذاشته بودم. از جمع کردن لباس خسته شدم. بلند شدم و رفتم توی آشپزخانه. یک
سبد میوه بزرگ که سید از میوه فروشی گرفته بود برداشتم و داروهای توی یخچال را چیدم یک گوشه اش. یک بسته نان نازک که مهناز برایمان پخته بود را یک گوشة دیگرش گذاشتم. یک ظرف روغن حیوانی با خودم از قم آورده بودم که نصفش مانده بود. آن را هم برداشتم. یخچال خالی خالی شد. در فریزرش را به زحمت باز کردم. برفک ها تمام فریزرش را گرفته و تا پشت درش آمده بودند. دوشاخه اش را از پریز کشیدم. زیر قابلمه را خاموش کردم و رفتم دو تا لباس دیگر تا کنم. سیدعلی پای لپ تاپ نبود. سید کتاب هایش را چیده بود توی یک سبد میوة دیگر. گفت یک سرش را بگیرم. کمکش کردم و سبد را آوردیم توی اتاق جلویی پشت در.
خانه بوی اسید می داد. در و دیوارحمام و دستشویی را قبل از افطار ساییده بودم. ملحفه روی پتوها بزرگ بود و دستم از شستنشان ضعف می رفت. دم ظهر توی تشت با پودر فراوان نمشان کرده بودم و سید بعد از نماز ظهر زحمتش را کشید. دلم نمی خواست وقتی که پایمان را ازخانه بیرون می گذاشتیم. وقتی که مش مانسا و باقی زن ها می آمدند
برای نگاه کردن دوروب خانه را نامرتب ببینند. خیلی از نصیحت هایی که روی منبر از ما شنیده بودند. آنجا به دلشان مینشست.
لباس هایی که همین چند دقیقه پیش تا کرده بودم پخش شده بودند روی زمین. جیغم هوا رفت و سبد را رها کردم روی زمین. سیدعلی رفته بود توی چمدان نشسته بود و درش را تا نیمه بسته بود. دلم می خواست موهایش را بکشم. در چمدان را بلند کرد و نگاهم کرد. دندان های خرگوشی اش توی تاریکی چمدان می درخشید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 754.۴۶ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 196 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۳۲:۰۰ |
نویسنده | زهرا کاردانی |
ناشر | انتشارات سوره مهر |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۶/۳۱ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 37,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب «زن آقا» سفرنامه همسر یک روحانی است که در ماه مبارک رمضان برای تبلیغ به همراه خانواده به جنوب ایران سفر می کند. در این سفر نویسنده ی کتاب یعنی همسر این روحانی که خود از طلبه هاست نیز به امر تبلیغ می پردازد و در کنار آن شروع به نوشتن سفرنامه ای ۳۰ روزه می کنند. کتاب سلیس و روان بوده ونویسنده توانسته مهربانی و صداقت و خصوصیات مثبت مردم آن منطقه را به تصویر بکشد؛ در بخش هایی ازکتاب نیز از خرافاتی که مردم باور دارند سخن گفته شده است.
ضمن تشکر از نویسنده ی محترم و آرزوی موفقیت بیشتر برای ایشان و همسرشان باید عرض کنم با توجه به خاطره بودن این نوشته انتظار داشتم بی پیرایه تر باشد. به عبارتی بیش از حد انتظار تخیل و خیال انگیزی خرجش شده انگار که نویسنده محترم خواسته تا می تواند رمانش بکند که من نمی پسندم.
نثر بسیار روان و قشنگی داره و به خوبی تونسته چهره واقعی زندگی طلاب و خانواده ها شون رو نشون بده. اگه میخوایید زندگی قشر معمم رو بشناسید، حتما توصیه میکنم این کتاب رو بخونید👍 کتاب، بسیار درست و خوب شما رو با این قشر مظلوم آشنا میکنه
به نظرم نگارش داستان روان بود. برشی کوتاه از نحوه زندگی طلبه ای جوان به همراه همسر و فرزندانش و نویسنده اثر ، چگونگی برخورد جامعه روستایی با خانواده این طلبه در داستان به نثر در اورده است .
شيرين ترين جذابترين كتابي در اين حجم هست كه در عمرم خواندم، اونقدر دوستش داشتم كه هرجا كسي بگه يه كتاب خوب معرفي كن براي لذت مطالعه حتما اولين گزينه كتاب زن اقا رو ميگم
موضوع داستان جالب و نو بود. متن نوشتار هم بسیار روان و امروزی بود. خیلی هم کوتاهه و وقت چندانی نگرفت ازم اما خوندنش رو دوست داشتم
متن روانی داشت. بیشتر از هر چیزی، سادگی زندگی تو اون روستا جذاب بود. به قول خود نویسنده، چقدر ما تو شهر تنها هستیم.
از روان نویسی خاطرات &#۳۴;زن ِ آقا&#۳۴; لذت بردم و چه عالی که از خصوصیات اخلاقی و مشکلات منطقه هم صحبت شد
جذاب بود. من کلا سفرنامه و خاطره رو دوست دارم و این کتاب هم بهم چسبید. ممنون.
کتاب زیبایی بود کاشکی اطلاعات بیشتری می داد