تکرشتههای بهم تابیدهای که کلاف زندگیاند وبیرحمانه بهم بافته شدهاند. آنها گاه در خیالِ خود و گاه در رویای «دیگری» جان مییابند. زندگی تک تک آنها برزخ «دیگری» را به همراه دارد.
گاه در اتاقهایی بهم چسیبده با تنهای نزدیک ولی عجین شده با تنهایی دائمی. با رویاهایی دور از هم ولی مدفون در دیگری.
میهمانانی که به اختیار، بازی خیالانگیز مرگ را برمیگزینند، تا «دیگری» را بیابند.